کتاب گاهی الاغها کتاب میخوانند اثر مجید ادیبزاده انتشارات الفبای فرهنگ چاپ اول
- وزن: 118 گرم
- نوع کاغذ: سفید 70 گرم
- تعداد صفحه: 92
- نویسنده: مجید ادیبزاده
- ردهبندی کتاب: ادبیات فارسی (شعر و ادبیات)
- شابک: 978-622-91119-2-5
- قطع: رقعی
- چاپ شده در: ایران
- نوع جلد: شومیز
- ناشر: انتشارات الفبای فرهنگ
- موضوع: داستان کودک و نوجوان فارسی
- زبان نوشتار: فارسی
- نوبت چاپ: 1
- درباره نویسنده: مجید ادیبزاده داستاننویس و پژوهشگر ایرانی است. او دانشآموخته علوم سیاسی است و تاکنون کتابهای متعددی در زمینههای نظری، تاریخی و داستانی نوشته است. کتابهای پژوهشی او عبارت است از: ««امپراتوری اسطورهها و تصویر غرب: روانکاوی گفتمان ادبی ایران 1332-1356»، «زبان، گفتمان و سیاست خارجی: دیالکتیک بازنمایی از غرب در جهان نمادین ایرانی»، «دموکراسی معرفتی: درباره دموکرتیک شدن دانش»، «مدرنیته زایا و تفکر عقیم: چالش تاریخی دولت مدرن و باروری علوم انسانی در ایران»، «خیزشهای عقلانی شدن در طلوع ایران مدرن» و «تبارشناسی تفکر علمی در ایران». از کتابهای داستانی او میتوان به این آثار اشاره کرد: «سگی به نام انیشتین»، «بازگشت انیشتین: ادامهی سگی به نام انیشتین»، «انیشتین در جهان موازی: جلد سوم از داستان انیشتین»، «مرگ زوزهکشان میآید: جلد اول، داستان یک قهرمان!»، «مرگ زوزهکشان میآید: جلد دوم، داستان یک تبهکار!»، «کسی از آینده خبر ندارد»، «عکاسی از جنایتی عادی»، «وقتی زنم را حلقآویز دیدم (جلد اول)»، «پیرمردی که به گذشته رفت»، «گاهی الاغها کتاب میخوانند» و «خودکشی محرمانه».
- خلاصه کتاب: او با شنیدن داستانهایی که دخترک برایش میخواند، چیزهای زیادی درباره آدمها فهمیده بود و وقتی خودش را با مامان و بابا و خواهرها و برادرهایش مقایسه میکرد، میدید که دیگر الاغها، تنها چیزی که میدانند فرق کاه و یونجه تازه با دیگر علفهاست و هیچ علاقهای به دانستن این همه چیز درباره آدمها، دنیا و طرز زندگی ندارند و میخواهند سرشان توی آخور باشد و هر وقت که مزرعهدار به آنها دستور داد، کارشان را بکنند و بعد دوباره به طویله برگردند تا به کاه و یونجه خوردن و استراحت بپردازند. هیچوقت نشده بود بین یکی از اعضای خانوادهاش، حس کنجکاوی ببیند و خودش هم که تنها الاغ کنجکاو طویله بود، به خاطر همین کنجکاوی بیش از حد، بین الاغها انگشتنما شده بود و همیشه پدر و مادر و خواهرها و برادرهایش به او سرکوفت میزدند و او را میترساندند و میخواستند تا مانع از ادامه دوستی بین او و دختر مزرعهدار شوند و بهش یاد میدادند که هر وقت دخترک او را در آغوش گرفت و شروع به کتاب خواندن کرد، آنقدر دست و پا بزند و لگدش را حوالهی دخترک بکند که او از بردن بچه الاغ به قسمت انبار منصرف شود و این کتاب خواندنهای دونفره به پایان برسد...
+ موارد بیشتر
- بستن
کد محصول:14387560
قیمت : ناموجود
نقد و بررسی
کتاب گاهی الاغها کتاب میخوانند اثر مجید ادیبزاده انتشارات الفبای فرهنگ چاپ اول
مشخصات فنی
کتاب گاهی الاغها کتاب میخوانند اثر مجید ادیبزاده انتشارات الفبای فرهنگ چاپ اول
مشخصات
-
وزن118 گرم
-
نوع کاغذسفید 70 گرم
-
تعداد صفحه92
-
نویسندهمجید ادیبزاده
-
ردهبندی کتابادبیات فارسی (شعر و ادبیات)
-
شابک978-622-91119-2-5
-
قطعرقعی
-
چاپ شده درایران
-
نوع جلدشومیز
-
ناشرانتشارات الفبای فرهنگ
-
موضوعداستان کودک و نوجوان فارسی
-
زبان نوشتارفارسی
-
نوبت چاپ1
-
درباره نویسندهمجید ادیبزاده داستاننویس و پژوهشگر ایرانی است. او دانشآموخته علوم سیاسی است و تاکنون کتابهای متعددی در زمینههای نظری، تاریخی و داستانی نوشته است. کتابهای پژوهشی او عبارت است از: ««امپراتوری اسطورهها و تصویر غرب: روانکاوی گفتمان ادبی ایران 1332-1356»، «زبان، گفتمان و سیاست خارجی: دیالکتیک بازنمایی از غرب در جهان نمادین ایرانی»، «دموکراسی معرفتی: درباره دموکرتیک شدن دانش»، «مدرنیته زایا و تفکر عقیم: چالش تاریخی دولت مدرن و باروری علوم انسانی در ایران»، «خیزشهای عقلانی شدن در طلوع ایران مدرن» و «تبارشناسی تفکر علمی در ایران». از کتابهای داستانی او میتوان به این آثار اشاره کرد: «سگی به نام انیشتین»، «بازگشت انیشتین: ادامهی سگی به نام انیشتین»، «انیشتین در جهان موازی: جلد سوم از داستان انیشتین»، «مرگ زوزهکشان میآید: جلد اول، داستان یک قهرمان!»، «مرگ زوزهکشان میآید: جلد دوم، داستان یک تبهکار!»، «کسی از آینده خبر ندارد»، «عکاسی از جنایتی عادی»، «وقتی زنم را حلقآویز دیدم (جلد اول)»، «پیرمردی که به گذشته رفت»، «گاهی الاغها کتاب میخوانند» و «خودکشی محرمانه».
-
خلاصه کتاباو با شنیدن داستانهایی که دخترک برایش میخواند، چیزهای زیادی درباره آدمها فهمیده بود و وقتی خودش را با مامان و بابا و خواهرها و برادرهایش مقایسه میکرد، میدید که دیگر الاغها، تنها چیزی که میدانند فرق کاه و یونجه تازه با دیگر علفهاست و هیچ علاقهای به دانستن این همه چیز درباره آدمها، دنیا و طرز زندگی ندارند و میخواهند سرشان توی آخور باشد و هر وقت که مزرعهدار به آنها دستور داد، کارشان را بکنند و بعد دوباره به طویله برگردند تا به کاه و یونجه خوردن و استراحت بپردازند. هیچوقت نشده بود بین یکی از اعضای خانوادهاش، حس کنجکاوی ببیند و خودش هم که تنها الاغ کنجکاو طویله بود، به خاطر همین کنجکاوی بیش از حد، بین الاغها انگشتنما شده بود و همیشه پدر و مادر و خواهرها و برادرهایش به او سرکوفت میزدند و او را میترساندند و میخواستند تا مانع از ادامه دوستی بین او و دختر مزرعهدار شوند و بهش یاد میدادند که هر وقت دخترک او را در آغوش گرفت و شروع به کتاب خواندن کرد، آنقدر دست و پا بزند و لگدش را حوالهی دخترک بکند که او از بردن بچه الاغ به قسمت انبار منصرف شود و این کتاب خواندنهای دونفره به پایان برسد...