کتاب من دیگر کودک کار نیستم اثر سعید سلطانی طارمی انتشارات دانیار

  • وزن: 300 گرم
  • نوع کاغذ: بالکی
  • تعداد صفحه: 160
  • نویسنده: سعید سلطانی طارمی
  • رده‌بندی کتاب: علوم اجتماعی و جامعه شناسی (علوم اجتماعی)
  • شابک: 9786229852590
  • قطع: رقعی
  • چاپ شده در: ایران
  • نوع جلد: شومیز
  • ناشر: نشر دانیار
  • موضوع: اجتماعی
  • سال انتشار: 1403
  • زبان نوشتار: فارسی
  • نوبت چاپ: 1
  • درباره نویسنده: سعید سلطانی طارمی در اول فروردین سال ۱۳۳۳ در چَوَرزَقِ طارم علیا به دنیا آمد. پدرش امان الله و مادرش شهرزاد نام داشتند. پدرش خرده مالک خودکار بود و املاکش را خودش با کمک برزگرهایش کشت می‌کرد و طبق رسم زندگی سنتی روستای ایرانی دامداری هم می‌کرد. او دوره‌ی ابتدایی را در چورزق خواند و همانجا کلاس هفتم یا اول دبیرستان را هم به صورت متفرقه خواند. به این ترتیب اعتماد پدرش را جلب کرد که درس خواندن را به هر کار دیگری ترجیح می‌دهد. پس پدر و مادرش تصمیم گرفتند او را برای درس خواندن به زنجان بفرستند و در آنجا در منزل خاله‌اش که همسرش پسر عموی پدرش بود اقامت کرد. دو سال در منزل خاله بود و بعد از کلاس نهم به دانشسرای مقدماتی زنجان رفت. بعد از اتمام دانشسرا به سربازی رفت و به عنوان سپاه دانش یا به قول امروزی‌ها «سربازمعلم» مامور روستای رزک در خرقان شرقی شد که تابع قزوین بود. پس از پایان دوره‌ی خدمت سربازی در آموزش و پرورش زنجان استخدام شد و این بار به عنوان معلم به چورزق رفت. در کنار معلمی دیپلم ادبی آن زمان را اخذ کرد و در کنکور شرکت کرد و در رشته‌ای که می‌خواست یعنی ادبیات فارسی دانشگاه تهران قبول شد و به تهران منتقل شد.
  • خلاصه کتاب: ناگهان در چهارراه، یا محل کار، یا محل خریدتان پیدا مى‌شوند. با اصرار جورابى یا بسته‌ى کوچکى دستمال کاغذى یا آدامس و… به شما می‌فروشند. و یا ناچار و بی‌پناه به شما رو می‌آورند و با عمو یا خاله خطاب کردنتان، تقاضاى پول ناهار یا یک عدد نان می‌کنند. و شما از این که پول نقد ندارید دلتان می‌خواهد فرار کنید و از خودتان پنهان شوید چرا که … هیچ از خودتان پرسیده‌اید این کودکان از کجا می‌آیند؟ محصول کجاى اجتماع هستند؟ و چگونه به آن روز افتاده‌اند؟ این کتاب داستان آنهاست و شما را با خود به جاهایى می‌برد که آنها را بار می‌آورند.
+ موارد بیشتر - بستن

کد محصول:14279681

قیمت : ناموجود

نقد و بررسی

کتاب من دیگر کودک کار نیستم اثر سعید سلطانی طارمی انتشارات دانیار

ناگهان در چهارراه، یا محل کار، یا محل خریدتان پیدا مى‌شوند. با اصرار جورابى یا بسته‌ى کوچکى دستمال کاغذى یا آدامس و… به شما می‌فروشند. و یا ناچار و بی‌پناه به شما رو می‌آورند و با عمو یا خاله خطاب کردنتان، تقاضاى پول ناهار یا یک عدد نان می‌کنند. و شما از این که پول نقد ندارید دلتان می‌خواهد فرار کنید و از خودتان پنهان شوید چرا که … هیچ از خودتان پرسیده‌اید این کودکان از کجا می‌آیند؟ محصول کجاى اجتماع هستند؟ و چگونه به آن روز افتاده‌اند؟ این کتاب داستان آنهاست و شما را با خود به جاهایى می‌برد که آنها را بار می‌آورند.

مشخصات فنی

کتاب من دیگر کودک کار نیستم اثر سعید سلطانی طارمی انتشارات دانیار

مشخصات

  • وزن
    300 گرم
  • نوع کاغذ
    بالکی
  • تعداد صفحه
    160
  • نویسنده
    سعید سلطانی طارمی
  • رده‌بندی کتاب
    علوم اجتماعی و جامعه شناسی (علوم اجتماعی)
  • شابک
    9786229852590
  • قطع
    رقعی
  • چاپ شده در
    ایران
  • نوع جلد
    شومیز
  • ناشر
    نشر دانیار
  • موضوع
    اجتماعی
  • سال انتشار
    1403
  • زبان نوشتار
    فارسی
  • نوبت چاپ
    1
  • درباره نویسنده
    سعید سلطانی طارمی در اول فروردین سال ۱۳۳۳ در چَوَرزَقِ طارم علیا به دنیا آمد. پدرش امان الله و مادرش شهرزاد نام داشتند. پدرش خرده مالک خودکار بود و املاکش را خودش با کمک برزگرهایش کشت می‌کرد و طبق رسم زندگی سنتی روستای ایرانی دامداری هم می‌کرد. او دوره‌ی ابتدایی را در چورزق خواند و همانجا کلاس هفتم یا اول دبیرستان را هم به صورت متفرقه خواند. به این ترتیب اعتماد پدرش را جلب کرد که درس خواندن را به هر کار دیگری ترجیح می‌دهد. پس پدر و مادرش تصمیم گرفتند او را برای درس خواندن به زنجان بفرستند و در آنجا در منزل خاله‌اش که همسرش پسر عموی پدرش بود اقامت کرد. دو سال در منزل خاله بود و بعد از کلاس نهم به دانشسرای مقدماتی زنجان رفت. بعد از اتمام دانشسرا به سربازی رفت و به عنوان سپاه دانش یا به قول امروزی‌ها «سربازمعلم» مامور روستای رزک در خرقان شرقی شد که تابع قزوین بود. پس از پایان دوره‌ی خدمت سربازی در آموزش و پرورش زنجان استخدام شد و این بار به عنوان معلم به چورزق رفت. در کنار معلمی دیپلم ادبی آن زمان را اخذ کرد و در کنکور شرکت کرد و در رشته‌ای که می‌خواست یعنی ادبیات فارسی دانشگاه تهران قبول شد و به تهران منتقل شد.
  • خلاصه کتاب
    ناگهان در چهارراه، یا محل کار، یا محل خریدتان پیدا مى‌شوند. با اصرار جورابى یا بسته‌ى کوچکى دستمال کاغذى یا آدامس و… به شما می‌فروشند. و یا ناچار و بی‌پناه به شما رو می‌آورند و با عمو یا خاله خطاب کردنتان، تقاضاى پول ناهار یا یک عدد نان می‌کنند. و شما از این که پول نقد ندارید دلتان می‌خواهد فرار کنید و از خودتان پنهان شوید چرا که … هیچ از خودتان پرسیده‌اید این کودکان از کجا می‌آیند؟ محصول کجاى اجتماع هستند؟ و چگونه به آن روز افتاده‌اند؟ این کتاب داستان آنهاست و شما را با خود به جاهایى می‌برد که آنها را بار می‌آورند.