کتاب خان بیتنبان اثر جمعی از نویسندگان انتشارات شاولد
- وزن: 100 گرم
- سایر توضیحات: برشی از کتاب: پیرمرد و پیرزنی هم بودند که کار زیادی نمیتونستند بکنند، بیشتر شغلشان چایی خوردن و حکایت تعریف کردن بود. شوخ بودند. سربهسر همدیگر میگذاشتند و ما را میخنداندند. دخترهایی هم از اطراف شهر میآمدند تا خرج تحصیل یا جهازشان را جور کنند. دختری بود به اسم مریم و فرزند ارشد. ازدواج نکرده بود. کار میکرد تا خواهرهایش را به سامان برساند. پیرمرد، فقط آن چایی که مریم دم میکرد و برایش میآورد میپسندید. به شوخی برایش میخواند: آشپزی که مریم شد/آشها همه شلغم شد مریم خیالش از سر و سامان گرفتن خواهرهایش که راحت شد، قصد کرد با حقوقش النگو بخرد. پدربزرگم برایش خرید و او هر ماه خرد خرد، قسطش را پس میداد. تا اینکه یک روز فهمیدیم خواستگار برایش پیدا شده و قرار است برود دنبال سرنوشتش...
- نوع کاغذ: تحریر
- تعداد صفحه: 72
- نویسنده: جمعی از نویسندگان
- ردهبندی کتاب: ادبیات فارسی (شعر و ادبیات)
- شابک: 9786225366312
- قطع: رقعی
- چاپ شده در: ایران
- نوع جلد: شومیز
- ناشر: انتشارات شاولد
- گروه سنی: بزرگسال
- موضوع: درام
- زبان نوشتار: فارسی
کد محصول:12507417
قیمت : ناموجود
نقد و بررسی
کتاب خان بیتنبان اثر جمعی از نویسندگان انتشارات شاولد
کتاب خان بیتنبان اثر 7 تن از نویسندگان است که توسط انتشارات شاولد چاپ و منتشر شده است. این کتاب در واقع جلد بیست و یکم از مجموعه کتابهای مشارکتی نویسندگان و شعراست، که در موضوع درام نوشته شده است. مجموعه کتابهای مشارکتی نویسندگان و شعرا، مجموعه 27 جلدی است که هر جلد آن 72 صفحه در قطع رقعی است و 7 (نویسنده/شاعر) در تهیه هر جلد آن، مشارکت کردهاند. نویسندگان این جلد از مجموعه (خان بیتنبان) به شرح زیر میباشند: زهرا عسکری؛ زری زادشم؛ زهرا ملکثابت؛ سمیه بهرامیان؛ پروین جاویدنیا؛ علی پاینده جهرمی؛ هما ایرانپور. برشی از کتاب که یکی از داستانها به گویش یزدی است: روزهای خوب سریع گذشت. در چشم بهمزدنی! کمکم خبرهای ناخَش و تلخی میرسید. مزهای که ما تولید نمیکردیم؛ اما زندگی در دوران مدرن، حاصلش همین بود. مگر چقدر میتوان از حاصل اجتماعی دور بود؟ چه خوب و چه بد. بعضی از کارخانهها، آبلیموی تقلبی تولید میکردند. مثلاً ما یک کامیون لیمو میخریدیم؛ ولی آنها یک وانت لیمو میخریدند، در نهایت محصول خروجیشان از ما بیشتر بود! پدربزرگم گفت: من زیر بار این کارها نمیرم. قیامتی هِه. ده، دوازده سال زودتر از اینکه مشکلات اقتصادی جامعه تبدیل به بحران اقتصادی شود، پدربزرگم بنا بر تجربه و با ذکاوت ذاتی و شامه تجاریش، آن را حس کرد. کارخانه را قبل از ورشکستگی و بالا آوردن بدهی و مدیون خلقالله شدن، تعطیل کرد. ما فکر میکردیم دنیا دیگر به آخر رسید. مردم گفتند: حاجی ترسید. عرضه نداشت. بلدِ این کار نبود. کارخونهداری که با دلرحمی و درویشبازی نمیشه! پدربزرگم خم به ابرو نیاورد. ما را دور خودش جمع کرد و با لحن شوخ و شنگش خواند: اون روز که ما خان بودیم/ کرباس گزی، سه پول بود خانِ بیتنبان بودیم/ پول ما صرفِ جون بود.
مشخصات فنی
کتاب خان بیتنبان اثر جمعی از نویسندگان انتشارات شاولد
مشخصات
-
وزن100 گرم
-
سایر توضیحاتبرشی از کتاب: پیرمرد و پیرزنی هم بودند که کار زیادی نمیتونستند بکنند، بیشتر شغلشان چایی خوردن و حکایت تعریف کردن بود. شوخ بودند. سربهسر همدیگر میگذاشتند و ما را میخنداندند. دخترهایی هم از اطراف شهر میآمدند تا خرج تحصیل یا جهازشان را جور کنند. دختری بود به اسم مریم و فرزند ارشد. ازدواج نکرده بود. کار میکرد تا خواهرهایش را به سامان برساند. پیرمرد، فقط آن چایی که مریم دم میکرد و برایش میآورد میپسندید. به شوخی برایش میخواند: آشپزی که مریم شد/آشها همه شلغم شد مریم خیالش از سر و سامان گرفتن خواهرهایش که راحت شد، قصد کرد با حقوقش النگو بخرد. پدربزرگم برایش خرید و او هر ماه خرد خرد، قسطش را پس میداد. تا اینکه یک روز فهمیدیم خواستگار برایش پیدا شده و قرار است برود دنبال سرنوشتش...
-
نوع کاغذتحریر
-
تعداد صفحه72
-
نویسندهجمعی از نویسندگان
-
ردهبندی کتابادبیات فارسی (شعر و ادبیات)
-
شابک9786225366312
-
قطعرقعی
-
چاپ شده درایران
-
نوع جلدشومیز
-
ناشرانتشارات شاولد
-
گروه سنیبزرگسال
-
موضوعدرام
-
زبان نوشتارفارسی