کتاب جامانده از پسر اثر مرضیه نفری انتشارات سوره مهر
- سایر توضیحات: برشی از متن از توی کیفش عکس سیمرغ را در آورده بود. زن ها بر سر کوبیدند. فرشته عکس ار به دست زن ها داده بود. زن ها با دیدن عکس جیغ کشیده بودند. انگار سیمرغ بود که با خوشه انگورش آمده بود وسط قبرستان و به چهره عمگین لبخند می زد. با شعله های آتش را این طرف و آن طرف می رقصاند. سیمرغ بین زن ها می چرخید و داغ دلشان ار شعله ور می کرد. صدای فریادها بلند می شد و به آسمان ابر گرفته می رسید. مردها سر می چرخاندند. روی پا بلند می شدند تا ببینند. چه خبر شده است و هیچ نمی فهمیدند که چرا صدای سوز و ناله زن ها بلند و بلند تر می شود. سیمرغ رفته بود و دیگر بر نمی گشت.
- تعداد صفحه: 236
- نویسنده: مرضیه نفری
- شابک: 978-6000334765
- قطع: رقعی
- چاپ شده در: ایران
- نوع جلد: شومیز
- ناشر: سوره مهر
- زبان نوشتار: فارسی
کد محصول:12216471
قیمت : ناموجود
نقد و بررسی
کتاب جامانده از پسر اثر مرضیه نفری انتشارات سوره مهر
داستان جامانده از پسر، داستان زندگی مردی است که ویران شده است و قرار است دوباره ساخته شود. سالار مردی که از خانواده بریده و حالا روی پل باقرآباد، نزدیک خانه خودش به زد و خورد با مردمی پرداخته که هیچ از آنها نمی داند. چرا این آدمها به سمت تهران حرکت کرده اند. چرا عصبانی اند؟ سالار اینها نمی داند فقط قرار است به زور قمه و تیزی مردم روی پل را برگرداند تا پای کسی به تهران باز نشود. سهراب پسر جوانش گم شده است. همه به دنبال سهرابی می گردند که عوض شده و فکرهای بزرگی در سر دارد. سالار در تاریکی شب با قمه اش به سهرابی زده است که حاصل زندگی اش بوده و قرار بود مرد زندگی آذر باشد. آیا قصه پسرکشی تکرار می شود؟ مرضیه نفری در این رمان به داستان زندگی سالار در سال 1342 می پردازد. سالی که آبستن حوادث تاریخی بزرگ بوده است. همین حوادث زندگی سالار و آذر را متلاطم می کند. مسیر سهراب را عوض می کند و سالار را ویران می کند. سالار می خواهد از نو بسازد اما آباد کردن ویرانه ها کاری سخت تر از نو ساختن است. مرضیه نفری سه سال برای این رمان وقت گذاشته تا بگوید می شود از نو ساخت. اما به یک انقلاب و دگرگونی نیاز مندیم. به بازگشت و کار سخت و مداوم.
مشخصات فنی
کتاب جامانده از پسر اثر مرضیه نفری انتشارات سوره مهر
مشخصات
-
سایر توضیحاتبرشی از متن از توی کیفش عکس سیمرغ را در آورده بود. زن ها بر سر کوبیدند. فرشته عکس ار به دست زن ها داده بود. زن ها با دیدن عکس جیغ کشیده بودند. انگار سیمرغ بود که با خوشه انگورش آمده بود وسط قبرستان و به چهره عمگین لبخند می زد. با شعله های آتش را این طرف و آن طرف می رقصاند. سیمرغ بین زن ها می چرخید و داغ دلشان ار شعله ور می کرد. صدای فریادها بلند می شد و به آسمان ابر گرفته می رسید. مردها سر می چرخاندند. روی پا بلند می شدند تا ببینند. چه خبر شده است و هیچ نمی فهمیدند که چرا صدای سوز و ناله زن ها بلند و بلند تر می شود. سیمرغ رفته بود و دیگر بر نمی گشت.
-
تعداد صفحه236
-
نویسندهمرضیه نفری
-
شابک978-6000334765
-
قطعرقعی
-
چاپ شده درایران
-
نوع جلدشومیز
-
ناشرسوره مهر
-
زبان نوشتارفارسی