آلبوم موسیقی نهان مکن - علیرضا عصار

آلبوم موسیقی نهان مکن - علیرضا عصار

  • فرمت: Audio Disc
  • نوع بسته بندی: شیشه
  • تعداد دیسک: یک
  • ناشر: ایران گام
  • سال تولید: 1385
  • مرجع صادر کننده: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
  • مدت زمان قطعه 11: 3:18
  • شماره پروانه یا مجوز: 4/5279ت
  • خلاصه: آهنگ‌ساز: علیرضا عصار، شهرداد روحانی تنظیم‌کننده: شهرداد روحانی آهنگ‌ساز: علیرضا عصار، شهرداد روحانی تنظیم‌کننده: شهرداد روحانی
  • نام قطعه 11: هویت (بی‌کلام) هویت (بی‌کلام)
  • مدت زمان قطعه 10: 3:13
  • متن ترانه قطعه 6: دوش چه خورده‌ای دلا راست بگو نهان مکن چون خموشان بی گنه روی بر آسمان نکن باده خاص خورده‌ای جام خلاص خورده‌ای بوی شراب می‌زند خربزه در دهان نکن این دل پاره پاره را دیدن اوست چاره‌ام اوست پناه و پشت من تکیه بر این جهان نکن کار دلم به جان رسد کارد به استخوان رسد‏ ناله کنم ببویدم دم مزن نهان نکن خشم کسی کند که او جان و جهان ما بود خشم مکن تو خویش را مسخره جهان نکن باده عام از برون باده عارف از درون بوی دهان بیان کند تو به زبان بیان نکن دوش چه خورده‌ای دلا راست بگو نهان مکن چون خموشان بی گنه روی بر آسمان نکن باده خاص خورده‌ای جام خلاص خورده‌ای بوی شراب می‌زند خربزه در دهان نکن این دل پاره پاره را دیدن اوست چاره‌ام اوست پناه و پشت من تکیه بر این جهان نکن کار دلم به جان رسد کارد به استخوان رسد‏ ناله کنم ببویدم دم مزن نهان نکن خشم کسی کند که او جان و جهان ما بود خشم مکن تو خویش را مسخره جهان نکن باده عام از برون باده عارف از درون بوی دهان بیان کند تو به زبان بیان نکن دوش چه خورده‌ای دلا راست بگو نهان مکن چون خموشان بی گنه روی بر آسمان نکن باده خاص خورده‌ای جام خلاص خورده‌ای بوی شراب می‌زند خربزه در دهان نکن این دل پاره پاره را دیدن اوست چاره‌ام اوست پناه و پشت من تکیه بر این جهان نکن کار دلم به جان رسد کارد به استخوان رسد ناله کنم ببویدم دم مزن نهان نکن خشم کسی کند که او جان و جهان ما بود‏ خشم مکن تو خویش را مسخره جهان نکن باده عام از برون باده عارف از درون بوی دهان بیان کند تو به زبان بیان نکن ‏ دوش چه خورده‌ای دلا راست بگو نهان مکن چون خموشان بی گنه روی بر آسمان نکن باده خاص خورده‌ای جام خلاص خورده‌ای بوی شراب می‌زند خربزه در دهان نکن
  • متن ترانه قطعه 5: وقتی که خوابی نیمه شب تو را نگاه می‌کنم زیبایت را با بهار گاه اشتباه می‌کنم از شرم سرانگشت من پیشانیت تر می‌شود عطر تنت می‌پیچد و دنیا معطر می‌شود گیسوت تابی می‌خورد می‌لغزد از بازوی تو از شانه جاری می‌شد چون آبشاری موی تو چون برگ گل بر بسترم می‌گسترانی بوی خود من را نوازش می‌کنی بر مهربان زانوی خود آسیمه می‌خیزم ز خواب تو نیستی اما دگر ای عشق من بی من کجا تنها نرو من را ببر من بی تو میمرم نرو من بی تو میمیرم بمان با من بمان زین پس دگر هر چه تو می‌گویی همان در خواب آخر عشق من در برگ گل پیچیدمت می‌خوابم ای زیباترین در خواب شاید دیدمت هر چه تو می گویی همان کی خوابم ای زیبا ترین وقتی که خوابی نیمه شب تو را نگاه می‌کنم زیبایت را با بهار گاه اشتباه می‌کنم از شرم سرانگشت من پیشانیت تر می‌شود عطر تنت می‌پیچد و دنیا معطر می‌شود گیسوت تابی می‌خورد می‌لغزد از بازوی تو از شانه جاری می‌شد چون آبشاری موی تو چون برگ گل بر بسترم می‌گسترانی بوی خود من را نوازش می‌کنی بر مهربان زانوی خود آسیمه می‌خیزم ز خواب تو نیستی اما دگر ای عشق من بی من کجا تنها نرو من را ببر من بی تو میمرم نرو من بی تو میمیرم بمان با من بمان زین پس دگر هر چه تو می‌گویی همان در خواب آخر عشق من در برگ گل پیچیدمت می‌خوابم ای زیباترین در خواب شاید دیدمت آسیمه می‌خیزم ز خواب تو نیستی اما دگر ای عشق من بی من کجا تنها نرو من را ببر من بی تو میمرم نرو من بی تو میمیرم بمان با من بمان زین پس دگر هر چه تو می گویی همان در خواب آخر عشق من در برگ گل پیچیدمت کی خوابم ای زیبا ترین در خواب شاید دیدمت
  • نام قطعه 10: گون
  • مدت زمان قطعه 9: 0:34
  • مدت زمان قطعه 4: 3:20
  • متن ترانه قطعه 4: وقتی که ایران هست خلیج یعنی فارس تاریخ می‌لرزد از خشم قوم پارس جز این اگر باشد خلیج آبی نیست بی سایه ایران غیر از سرابی نیست تا میهن کاوه تابوت ضحاک است این سرزمین از هر اهریمنی پاک است صدها هزار آرش جان در کمان دارند تیری اگر کاری‌ست این عاشقان دارند وقتی هویت را در نام می‌جوید هر بی نشان ناچار صد یاوه می‌گوید چیزی که در صلح است از جنگ می‌خواهد قدرت اصالت نیست فرهنگ می‌خواهد ما وارث کوروش فرزند جمشیدیم پیروز بی برده بت نپرستیدیم ما ریشه‌ای دیرین در عشق و خون داریم مادر شب تاریخ تا صبح بیداریم وقتی که ایران هست خلیج یعنی فارس تاریخ می‌لرزد از خشم قوم پارس جز این اگر باشد خلیج آبی نیست بی سایه ایران غیر از سرابی نیست تا میهن کاوه تابوت ضحاک است این سرزمین از هر اهریمنی پاک است صدها هزار آرش جان در کمان دارند تیری اگر کاری‌ست این عاشقان دارند وقتی هویت را در نام می‌جوید هر بی نشان ناچار صد یاوه می‌گوید چیزی که در صلح است از جنگ می‌خواهد قدرت اصالت نیست فرهنگ می‌خواهد ما وارث کوروش فرزند جمشیدیم پیروز بی برده بت نپرستیدیم ما ریشه‌ای دیرین در عشق و خون داریم مادر شب تاریخ تا صبح بیداریم وقتی هویت را در نام می‌جوید هر بی نشان ناچار صد یاوه می‌گوید چیزی که در صلح است از جنگ می‌خواهد قدرت اصالت نیست فرهنگ می‌خواهد ما وارث کوروش فرزند جمشیدیم پیروز بی برده بت نپرستیدیم ما ریشه‌ای دیرین در عشق و خون داریم مادر شب تاریخ تا صبح بیداریم
  • نام قطعه 9: گون (مقدمه)
  • مدت زمان قطعه 8: 4:26
  • نام قطعه 5: خواب آخر
  • مدت زمان قطعه 5: 5:38
  • نام قطعه 6: نهان مکن
  • مدت زمان قطعه 6: ۴:۰۸
  • نام قطعه 8: بغض
  • مدت زمان قطعه 2: 4:56
  • نام قطعه 2: بن‌بست
  • نام قطعه 7: بغض (مقدمه)
  • مدت زمان قطعه 1: 5:41
  • مدت زمان قطعه 7: 0:33
  • نام قطعه 1: چشمه‌ی خورشید
  • متن ترانه قطعه 7: بغض نکن گریه نکن اگر چه غم کشیده‌ای برای من فقط بگو خواب بدی که دیده‌ای اگر که اعتماد تو به دست این و آن کم است تکیه به شانه‌ام بده که مثل صخره محکم است به پای صحبتم بشین فقط ترانه گوش کن جام به جان من بزن جان مرا تو نوش کن تو را به شعر می‌کشم چو واژه پیش می‌روی مرگ فرا نمی‌رسد تو تازه خلق می‌شوی تو در شب تولدت به شعله فوت می‌کنی به چشم من که می‌رسی فقط سکوت می‌کنی اگر کسی در دل توست بگو کنار می‌روم گناه کن به جای تو بر سر دار می‌روم بغض نکن گریه نکن اگر چه غم کشیده‌ای برای من فقط بگو خواب بدی که دیده‌ای اگر که اعتماد تو به دست این و آن کم است تکیه به شانه‌ام بده که مثل صخره محکم است به پای صحبتم بشین فقط ترانه گوش کن جام به جان من بزن جان مرا تو نوش کن تو را به شعر می‌کشم چو واژه پیش می‌روی مرگ فرا نمی‌رسد تو تازه خلق می‌شوی تو در شب تولدت به شعله فوت می‌کنی به چشم من که می‌رسی فقط سکوت می‌کنی اگر کسی در دل توست بگو کنار می‌روم گناه کن به جای تو بر سر دار می‌روم
  • نام قطعه 3: هویت (مقدمه)
  • مدت زمان قطعه 3: 0:52
  • نام قطعه 4: هویت
  • متن ترانه قطعه 8: بغض نکن گریه نکن اگر چه غم کشیده‌ای برای من فقط بگو خواب بدی که دیده‌ای اگر که اعتماد تو به دست این و آن کم است تکیه به شانه‌ام بده که مثل صخره محکم است به پای صحبتم بشین فقط ترانه گوش کن جام به جان من بزن جان مرا تو نوش کن تو را به شعر می‌کشم چو واژه پیش می‌روی مرگ فرا نمی‌رسد تو تازه خلق می‌شوی تو در شب تولدت به شعله فوت می‌کنی به چشم من که می‌رسی فقط سکوت می‌کنی اگر کسی در دل توست بگو کنار می‌روم گناه کن به جای تو بر سر دار می‌روم بغض نکن گریه نکن اگر چه غم کشیده‌ای برای من فقط بگو خواب بدی که دیده‌ای اگر که اعتماد تو به دست این و آن کم است تکیه به شانه‌ام بده که مثل صخره محکم است به پای صحبتم بشین فقط ترانه گوش کن جام به جان من بزن جان مرا تو نوش کن تو را به شعر می‌کشم چو واژه پیش می‌روی مرگ فرا نمی‌رسد تو تازه خلق می‌شوی تو در شب تولدت به شعله فوت می‌کنی به چشم من که می‌رسی فقط سکوت می‌کنی اگر کسی در دل توست بگو کنار می‌روم گناه کن به جای تو بر سر دار می‌روم
  • متن ترانه قطعه 3: در جهان فرمان کوروش اولین منشور بود سر به تعظیمش سراسر بابل و آشور بود سینه اسپارت را تا قلب یونان چاک کرد پشت بخت النصر را سائیده و بر خاک کرد ما از اسلاف همان خونیم از آن ریشه‌ایم پاسدار نام پاک پارس تا همیشه‌ایم در جهان فرمان کوروش اولین منشور بود سر به تعظیمش سراسر بابل و آشور بود سینه اسپارت را تا قلب یونان چاک کرد پشت بخت النصر را سائیده و بر خاک کرد ما از اسلاف همان خونیم از آن ریشه‌ایم پاسدار نام پاک پارس تا همیشه‌ایم
  • متن ترانه قطعه 1: من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلب من اینگونه گرم و سرخ احساس می‌کنم در بدترین دقایق این شام مرگبار کزین هزار چشمه‌ی خورشید در دلم می‌جوشد از یقین در هر کنار و گوشه‌ی این شوره زار گرم کزین هزار جنگل شاداب ناگهان می‌روید از زمین آه ای یقین گمشده ای ماهی گریز در برکه‌های آیینه لغزیده تو به تو من آبگیر صافی‌ام اینک به سحر عشق از برکه‌های آیینه راهی به من بجوی هرگز نبوده دست من اینسان بزرگ و شاخ در چشم من به آبشار اشک سرخ گون خورشید بی غروب غروری که شب نهد در هر رگم به هر تپش قلم من کنون بیدار باش غافله‌ای میزند جرق آمد شبی برهنه‌ام از در غروب آب در سینه‌اش دو ماهی و در دستش آیینه گیسوی خیس او خزه گون چون خزه به هم من بانگ برکشیدم از آستان یخ آه ای یقین یارم بازت نمی‌نهند من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلب من اینگونه گرم و سرخ احساس می‌کنم در بدترین دقایق این شام مرگبار کزین هزار چشمه‌ی خورشید در دلم می‌جوشد از یقین احساس می‌کنم در هر کنار و گوشه‌ی این شوره زار گرم کزین هزار جنگل شاداب ناگهان می‌روید از زمین آه ای یقین گمشده ای ماهی گریز در برکه‌های آیینه لغزیده تو به تو من آبگیر صافی‌ام اینک به سحر عشق از برکه‌های آیینه راهی به من بجوی من فکر می‌کنم هرگز نبوده دست من اینسان بزرگ و شاخ احساس می‌کنم در چشم من به آبشار اشک سرخ گون خورشید بی غروب غروری که شب نهد احساس می‌کنم در هر رگم به هر تپش قلم من کنون بیدار باش غافله‌ای میزند جرق آمد شبی برهنه‌ام از در غروب آب در سینه‌اش دو ماهی و در دستش آیینه گیسوی خیس او خزه گون چون خزه به هم من بانگ برکشیدم از آستان یخ آه ای یقین یارم بازت نمی‌نهند
  • متن ترانه قطعه 9: به کجا چنین شتابان؟ گون از نسیم پرسید دل من گرفته اینجا ز غبار این بیابان هوس سفر نداری همه آرزویم آما چه کنم که بسته پایم به کجا چنین شتابان به هر آن کجا که باشد به جز این سرا سرایم سفرت به خیر اما تو رو دوستی خدا را چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی به شکوفه‌ها به باران برسان سلام ما را به کجا چنین شتابان؟ گون از نسیم پرسید دل من گرفته اینجا ز غبار این بیابان هوس سفر نداری همه آرزویم آما چه کنم که بسته پایم به کجا چنین شتابان به هر آن کجا که باشد به جز این سرا سرایم سفرت به خیر اما تو رو دوستی خدا را چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی به شکوفه‌ها به باران برسان سلام ما را
  • متن ترانه قطعه 2: گاهی مسیر جاده به بن بست می‌رود گاهی تمام حادثه از دست می‌رود گاهی همان کسی که دم از عقل می‌زند در راه هوشیاری خود مست می‌رود گاهی غریبه ای که به سختی به دل نشست وقتی که قلب خون شده بشکست می‌رود اول، اگر چه با سخن از عشق آمده آخر، خلاف آنچه که گفته است می‌رود وای از غرور تازه به دوران رسیده‌ای وقتی میان طایفه ای پست می‌رود هرچند مضحک است و پر از خنده‌های تلخ بر ما هر آنچه لایق مان هست می‌رود گاهی کسی نشسته که غوغا به پا کند وقتی غبار معرکه بنشست می‌رود اینجا یکی برای خودش حکم می‌دهد آن دیگری همیشه به پیوست می‌رود این لحظه‌ها که قیمت قد کمان ماست تیری است بی نشانه که از شست می‌رود بیراهه‌ها به مقصد خود ساده می‌رسند اما مسیر جاده به بن بست می‌رود وقتی میان طایفه‌ای پست می‌رود بر ما هر آنچه لایقمان هست می‌رود گاهی مسیر جاده به بن بست می‌رود گاهی تمام حادثه از دست می‌رود گاهی همان کسی که دم از عقل می‌زند در راه هوشیاری خود مست می‌رود گاهی غریبه ای که به سختی به دل نشست وقتی که قلب خون شده بشکست می‌رود اول، اگر چه با سخن از عشق آمده آخر، خلاف آنچه که گفته است می‌رود وای از غرور تازه به دوران رسیده‌ای وقتی میان طایفه ای پست می‌رود هرچند مضحک است و پر از خنده‌های تلخ بر ما هر آنچه لایق مان هست می‌رود گاهی کسی نشسته که غوغا به پا کند وقتی غبار معرکه بنشست می‌رود اینجا یکی برای خودش حکم می‌دهد آن دیگری همیشه به پیوست می‌رود این لحظه‌ها که قیمت قد کمان ماست تیری است بی نشانه که از شست می‌رود بیراهه‌ها به مقصد خود ساده می‌رسند اما مسیر جاده به بن بست می‌رود وای از غرور تازه به دوران رسیده‌ای وقتی میان طایفه‌ای پست می‌رود هرچند مضحک است و پر از خنده‌های تلخ بر ما هر آنچه لایقمان هست می‌رود
  • متن ترانه قطعه 10: به کجا چنین شتابان گون از نسیم پرسید دل من گرفته زینجا ز غبار این بیابان هوس سفر نداری؟ همه آرزویم اما چه کنم که بسته پایم به کجا چنین شتابان؟ به هر آن کجا که باشد بجز این سرا سرایم سفرت به خیر اما تو و دوستی خدا را چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی به شکوفه ها به باران برسان سلام ما را سلام ما را به کجا چنین شتابان گون از نسیم پرسید دل من گرفته زینجا ز غبار این بیابان هوس سفر نداری؟ به کجا چنین شتابان گون از نسیم پرسید دل من گرفته زینجا ز غبار این بیابان هوس سفر نداری؟ همه آرزویم اما چه کنم که بسته پایم چه کنم که بسته پایم به کجا چنین شتابان؟ به هر آن کجا که باشد بجز این سرا سرایم سفرت به خیر اما تو و دوستی خدا را چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی به شکوفه ها به باران برسان سلام ما را برسان سلام ما را برسان سلام ما را سلام ما را
  • متن ترانه قطعه 11: به کجا چنین شتابان گون از نسیم پرسید دل من گرفته زینجا ز غبار این بیابان هوس سفر نداری؟ همه آرزویم اما چه کنم که بسته پایم چه کنم که بسته پایم به کجا چنین شتابان؟ به هر آن کجا که باشد بجز این سرا سرایم سفرت به خیر اما تو و دوستی خدا را چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی به شکوفه ها به باران برسان سلام ما را سلام ما را به کجا چنین شتابان گون از نسیم پرسید دل من گرفته زینجا ز غبار این بیابان هوس سفر نداری؟ به کجا چنین شتابان گون از نسیم پرسید دل من گرفته زینجا ز غبار این بیابان هوس سفر نداری؟ همه آرزویم اما چه کنم که بسته پایم چه کنم که بسته پایم به کجا چنین شتابان؟ به هر آن کجا که باشد بجز این سرا سرایم سفرت به خیر اما تو و دوستی خدا را چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی به شکوفه ها به باران برسان سلام ما را برسان سلام ما را برسان سلام ما را سلام ما را
+ موارد بیشتر - بستن

کد محصول:1129096

قیمت : ناموجود

نقد و بررسی

آلبوم موسیقی نهان مکن - علیرضا عصار

آلبوم موسیقی نهان مکن - علیرضا عصار

مشخصات فنی

آلبوم موسیقی نهان مکن - علیرضا عصار

آلبوم موسیقی نهان مکن - علیرضا عصار

مشخصات

  • فرمت
    Audio Disc
  • نوع بسته بندی
    شیشه
  • تعداد دیسک
    یک
  • ناشر
    ایران گام
  • سال تولید
    1385
  • مرجع صادر کننده
    وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
  • مدت زمان قطعه 11
    3:18
  • شماره پروانه یا مجوز
    4/5279ت
  • خلاصه
    آهنگ‌ساز: علیرضا عصار، شهرداد روحانی
    تنظیم‌کننده: شهرداد روحانی
    آهنگ‌ساز: علیرضا عصار، شهرداد روحانی تنظیم‌کننده: شهرداد روحانی
  • نام قطعه 11
    هویت (بی‌کلام)
    هویت (بی‌کلام)
  • مدت زمان قطعه 10
    3:13
  • متن ترانه قطعه 6
    دوش چه خورده‌ای دلا راست بگو نهان مکن
    چون خموشان بی گنه روی بر آسمان نکن
    باده خاص خورده‌ای جام خلاص خورده‌ای
    بوی شراب می‌زند خربزه در دهان نکن
    این دل پاره پاره را دیدن اوست چاره‌ام
    اوست پناه و پشت من تکیه بر این جهان نکن
    کار دلم به جان رسد کارد به استخوان رسد‏
    ناله کنم ببویدم دم مزن نهان نکن
    خشم کسی کند که او جان و جهان ما بود
    خشم مکن تو خویش را مسخره جهان نکن
    باده عام از برون باده عارف از درون
    بوی دهان بیان کند تو به زبان بیان نکن
    دوش چه خورده‌ای دلا راست بگو نهان مکن چون خموشان بی گنه روی بر آسمان نکن باده خاص خورده‌ای جام خلاص خورده‌ای بوی شراب می‌زند خربزه در دهان نکن این دل پاره پاره را دیدن اوست چاره‌ام اوست پناه و پشت من تکیه بر این جهان نکن کار دلم به جان رسد کارد به استخوان رسد‏ ناله کنم ببویدم دم مزن نهان نکن خشم کسی کند که او جان و جهان ما بود خشم مکن تو خویش را مسخره جهان نکن باده عام از برون باده عارف از درون بوی دهان بیان کند تو به زبان بیان نکن دوش چه خورده‌ای دلا راست بگو نهان مکن چون خموشان بی گنه روی بر آسمان نکن باده خاص خورده‌ای جام خلاص خورده‌ای بوی شراب می‌زند خربزه در دهان نکن این دل پاره پاره را دیدن اوست چاره‌ام اوست پناه و پشت من تکیه بر این جهان نکن کار دلم به جان رسد کارد به استخوان رسد ناله کنم ببویدم دم مزن نهان نکن خشم کسی کند که او جان و جهان ما بود‏ خشم مکن تو خویش را مسخره جهان نکن باده عام از برون باده عارف از درون بوی دهان بیان کند تو به زبان بیان نکن ‏ دوش چه خورده‌ای دلا راست بگو نهان مکن چون خموشان بی گنه روی بر آسمان نکن باده خاص خورده‌ای جام خلاص خورده‌ای بوی شراب می‌زند خربزه در دهان نکن
  • متن ترانه قطعه 5
    وقتی که خوابی
    نیمه شب
    تو را نگاه می‌کنم
    زیبایت را با بهار گاه اشتباه می‌کنم
    از شرم سرانگشت من
    پیشانیت تر می‌شود
    عطر تنت می‌پیچد و دنیا معطر می‌شود
    گیسوت تابی می‌خورد
    می‌لغزد از بازوی تو
    از شانه جاری می‌شد
    چون آبشاری موی تو
    چون برگ گل بر بسترم می‌گسترانی بوی خود
    من را نوازش می‌کنی
    بر مهربان زانوی خود
    آسیمه می‌خیزم ز خواب
    تو نیستی اما دگر
    ای عشق من بی من کجا
    تنها نرو
    من را ببر
    من بی تو میمرم نرو
    من بی تو میمیرم بمان
    با من بمان زین پس دگر
    هر چه تو می‌گویی همان
    در خواب آخر عشق من
    در برگ گل پیچیدمت
    می‌خوابم ای زیباترین
    در خواب شاید دیدمت
    هر چه تو می گویی همان
    کی خوابم ای زیبا ترین
    وقتی که خوابی نیمه شب تو را نگاه می‌کنم زیبایت را با بهار گاه اشتباه می‌کنم از شرم سرانگشت من پیشانیت تر می‌شود عطر تنت می‌پیچد و دنیا معطر می‌شود گیسوت تابی می‌خورد می‌لغزد از بازوی تو از شانه جاری می‌شد چون آبشاری موی تو چون برگ گل بر بسترم می‌گسترانی بوی خود من را نوازش می‌کنی بر مهربان زانوی خود آسیمه می‌خیزم ز خواب تو نیستی اما دگر ای عشق من بی من کجا تنها نرو من را ببر من بی تو میمرم نرو من بی تو میمیرم بمان با من بمان زین پس دگر هر چه تو می‌گویی همان در خواب آخر عشق من در برگ گل پیچیدمت می‌خوابم ای زیباترین در خواب شاید دیدمت آسیمه می‌خیزم ز خواب تو نیستی اما دگر ای عشق من بی من کجا تنها نرو من را ببر من بی تو میمرم نرو من بی تو میمیرم بمان با من بمان زین پس دگر هر چه تو می گویی همان در خواب آخر عشق من در برگ گل پیچیدمت کی خوابم ای زیبا ترین در خواب شاید دیدمت
  • نام قطعه 10
    گون
  • مدت زمان قطعه 9
    0:34
  • مدت زمان قطعه 4
    3:20
  • متن ترانه قطعه 4
    وقتی که ایران هست خلیج یعنی فارس
    تاریخ می‌لرزد از خشم قوم پارس
    جز این اگر باشد خلیج آبی نیست
    بی سایه ایران غیر از سرابی نیست
    تا میهن کاوه تابوت ضحاک است
    این سرزمین از هر اهریمنی پاک است
    صدها هزار آرش جان در کمان دارند
    تیری اگر کاری‌ست این عاشقان دارند
    وقتی هویت را در نام می‌جوید
    هر بی نشان ناچار صد یاوه می‌گوید
    چیزی که در صلح است از جنگ می‌خواهد
    قدرت اصالت نیست فرهنگ می‌خواهد
    ما وارث کوروش فرزند جمشیدیم
    پیروز بی برده بت نپرستیدیم
    ما ریشه‌ای دیرین در عشق و خون داریم
    مادر شب تاریخ تا صبح بیداریم
    وقتی که ایران هست خلیج یعنی فارس تاریخ می‌لرزد از خشم قوم پارس جز این اگر باشد خلیج آبی نیست بی سایه ایران غیر از سرابی نیست تا میهن کاوه تابوت ضحاک است این سرزمین از هر اهریمنی پاک است صدها هزار آرش جان در کمان دارند تیری اگر کاری‌ست این عاشقان دارند وقتی هویت را در نام می‌جوید هر بی نشان ناچار صد یاوه می‌گوید چیزی که در صلح است از جنگ می‌خواهد قدرت اصالت نیست فرهنگ می‌خواهد ما وارث کوروش فرزند جمشیدیم پیروز بی برده بت نپرستیدیم ما ریشه‌ای دیرین در عشق و خون داریم مادر شب تاریخ تا صبح بیداریم وقتی هویت را در نام می‌جوید هر بی نشان ناچار صد یاوه می‌گوید چیزی که در صلح است از جنگ می‌خواهد قدرت اصالت نیست فرهنگ می‌خواهد ما وارث کوروش فرزند جمشیدیم پیروز بی برده بت نپرستیدیم ما ریشه‌ای دیرین در عشق و خون داریم مادر شب تاریخ تا صبح بیداریم
  • نام قطعه 9
    گون (مقدمه)
  • مدت زمان قطعه 8
    4:26
  • نام قطعه 5
    خواب آخر
  • مدت زمان قطعه 5
    5:38
  • نام قطعه 6
    نهان مکن
  • مدت زمان قطعه 6
    ۴:۰۸
  • نام قطعه 8
    بغض
  • مدت زمان قطعه 2
    4:56
  • نام قطعه 2
    بن‌بست
  • نام قطعه 7
    بغض (مقدمه)
  • مدت زمان قطعه 1
    5:41
  • مدت زمان قطعه 7
    0:33
  • نام قطعه 1
    چشمه‌ی خورشید
  • متن ترانه قطعه 7
    بغض نکن گریه نکن اگر چه غم کشیده‌ای
    برای من فقط بگو خواب بدی که دیده‌ای
    اگر که اعتماد تو به دست این و آن کم است
    تکیه به شانه‌ام بده که مثل صخره محکم است
    به پای صحبتم بشین فقط ترانه گوش کن
    جام به جان من بزن جان مرا تو نوش کن
    تو را به شعر می‌کشم چو واژه پیش می‌روی
    مرگ فرا نمی‌رسد تو تازه خلق می‌شوی
    تو در شب تولدت به شعله فوت می‌کنی
    به چشم من که می‌رسی فقط سکوت می‌کنی
    اگر کسی در دل توست بگو کنار می‌روم
    گناه کن به جای تو بر سر دار می‌روم
    بغض نکن گریه نکن اگر چه غم کشیده‌ای برای من فقط بگو خواب بدی که دیده‌ای اگر که اعتماد تو به دست این و آن کم است تکیه به شانه‌ام بده که مثل صخره محکم است به پای صحبتم بشین فقط ترانه گوش کن جام به جان من بزن جان مرا تو نوش کن تو را به شعر می‌کشم چو واژه پیش می‌روی مرگ فرا نمی‌رسد تو تازه خلق می‌شوی تو در شب تولدت به شعله فوت می‌کنی به چشم من که می‌رسی فقط سکوت می‌کنی اگر کسی در دل توست بگو کنار می‌روم گناه کن به جای تو بر سر دار می‌روم
  • نام قطعه 3
    هویت (مقدمه)
  • مدت زمان قطعه 3
    0:52
  • نام قطعه 4
    هویت
  • متن ترانه قطعه 8
    بغض نکن گریه نکن اگر چه غم کشیده‌ای
    برای من فقط بگو خواب بدی که دیده‌ای
    اگر که اعتماد تو به دست این و آن کم است
    تکیه به شانه‌ام بده که مثل صخره محکم است
    به پای صحبتم بشین فقط ترانه گوش کن
    جام به جان من بزن جان مرا تو نوش کن
    تو را به شعر می‌کشم چو واژه پیش می‌روی
    مرگ فرا نمی‌رسد تو تازه خلق می‌شوی
    تو در شب تولدت به شعله فوت می‌کنی
    به چشم من که می‌رسی فقط سکوت می‌کنی
    اگر کسی در دل توست بگو کنار می‌روم
    گناه کن به جای تو بر سر دار می‌روم
    بغض نکن گریه نکن اگر چه غم کشیده‌ای برای من فقط بگو خواب بدی که دیده‌ای اگر که اعتماد تو به دست این و آن کم است تکیه به شانه‌ام بده که مثل صخره محکم است به پای صحبتم بشین فقط ترانه گوش کن جام به جان من بزن جان مرا تو نوش کن تو را به شعر می‌کشم چو واژه پیش می‌روی مرگ فرا نمی‌رسد تو تازه خلق می‌شوی تو در شب تولدت به شعله فوت می‌کنی به چشم من که می‌رسی فقط سکوت می‌کنی اگر کسی در دل توست بگو کنار می‌روم گناه کن به جای تو بر سر دار می‌روم
  • متن ترانه قطعه 3
    در جهان فرمان کوروش اولین منشور بود
    سر به تعظیمش سراسر بابل و آشور بود
    سینه اسپارت را تا قلب یونان چاک کرد
    پشت بخت النصر را سائیده و بر خاک کرد
    ما از اسلاف همان خونیم از آن ریشه‌ایم
    پاسدار نام پاک پارس تا همیشه‌ایم
    در جهان فرمان کوروش اولین منشور بود سر به تعظیمش سراسر بابل و آشور بود سینه اسپارت را تا قلب یونان چاک کرد پشت بخت النصر را سائیده و بر خاک کرد ما از اسلاف همان خونیم از آن ریشه‌ایم پاسدار نام پاک پارس تا همیشه‌ایم
  • متن ترانه قطعه 1
    من فکر می‌کنم
    هرگز نبوده قلب من اینگونه
    گرم و سرخ
    احساس می‌کنم
    در بدترین دقایق این شام مرگبار
    کزین هزار چشمه‌ی خورشید در دلم
    می‌جوشد از یقین
    در هر کنار و گوشه‌ی این شوره زار گرم
    کزین هزار جنگل شاداب ناگهان
    می‌روید از زمین
    آه ای یقین گمشده
    ای ماهی گریز
    در برکه‌های آیینه
    لغزیده تو به تو
    من آبگیر صافی‌ام
    اینک به سحر عشق
    از برکه‌های آیینه
    راهی به من بجوی
    هرگز نبوده دست من اینسان
    بزرگ و شاخ
    در چشم من
    به آبشار اشک سرخ گون
    خورشید بی غروب
    غروری که شب نهد
    در هر رگم به هر تپش قلم من کنون
    بیدار باش غافله‌ای میزند جرق
    آمد شبی برهنه‌ام از در غروب آب
    در سینه‌اش دو ماهی و در دستش آیینه
    گیسوی خیس او خزه گون
    چون خزه به هم
    من بانگ برکشیدم
    از آستان یخ
    آه ای یقین یارم
    بازت نمی‌نهند
    من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلب من اینگونه گرم و سرخ احساس می‌کنم در بدترین دقایق این شام مرگبار کزین هزار چشمه‌ی خورشید در دلم می‌جوشد از یقین احساس می‌کنم در هر کنار و گوشه‌ی این شوره زار گرم کزین هزار جنگل شاداب ناگهان می‌روید از زمین آه ای یقین گمشده ای ماهی گریز در برکه‌های آیینه لغزیده تو به تو من آبگیر صافی‌ام اینک به سحر عشق از برکه‌های آیینه راهی به من بجوی من فکر می‌کنم هرگز نبوده دست من اینسان بزرگ و شاخ احساس می‌کنم در چشم من به آبشار اشک سرخ گون خورشید بی غروب غروری که شب نهد احساس می‌کنم در هر رگم به هر تپش قلم من کنون بیدار باش غافله‌ای میزند جرق آمد شبی برهنه‌ام از در غروب آب در سینه‌اش دو ماهی و در دستش آیینه گیسوی خیس او خزه گون چون خزه به هم من بانگ برکشیدم از آستان یخ آه ای یقین یارم بازت نمی‌نهند
  • متن ترانه قطعه 9
    به کجا چنین شتابان؟
    گون از نسیم پرسید
    دل من گرفته اینجا
    ز غبار این بیابان
    هوس سفر نداری
    همه آرزویم آما
    چه کنم که بسته پایم
    به کجا چنین شتابان
    به هر آن کجا که باشد
    به جز این سرا سرایم
    سفرت به خیر اما
    تو رو دوستی خدا را
    چو از این کویر وحشت
    به سلامتی گذشتی
    به شکوفه‌ها به باران
    برسان سلام ما را
    به کجا چنین شتابان؟ گون از نسیم پرسید دل من گرفته اینجا ز غبار این بیابان هوس سفر نداری همه آرزویم آما چه کنم که بسته پایم به کجا چنین شتابان به هر آن کجا که باشد به جز این سرا سرایم سفرت به خیر اما تو رو دوستی خدا را چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی به شکوفه‌ها به باران برسان سلام ما را
  • متن ترانه قطعه 2
    گاهی مسیر جاده به بن بست می‌رود
    گاهی تمام حادثه از دست می‌رود
    گاهی همان کسی که دم از عقل می‌زند
    در راه هوشیاری خود مست می‌رود
    گاهی غریبه ای که به سختی به دل نشست
    وقتی که قلب خون شده بشکست می‌رود
    اول، اگر چه با سخن از عشق آمده
    آخر، خلاف آنچه که گفته است می‌رود
    وای از غرور تازه به دوران رسیده‌ای
    وقتی میان طایفه ای پست می‌رود
    هرچند مضحک است و پر از خنده‌های تلخ
    بر ما هر آنچه لایق مان هست می‌رود
    گاهی کسی نشسته که غوغا به پا کند
    وقتی غبار معرکه بنشست می‌رود
    اینجا یکی برای خودش حکم می‌دهد
    آن دیگری همیشه به پیوست می‌رود
    این لحظه‌ها که قیمت قد کمان ماست
    تیری است بی نشانه که از شست می‌رود
    بیراهه‌ها به مقصد خود ساده می‌رسند
    اما مسیر جاده به بن بست می‌رود
    وقتی میان طایفه‌ای پست می‌رود
    بر ما هر آنچه لایقمان هست می‌رود
    گاهی مسیر جاده به بن بست می‌رود گاهی تمام حادثه از دست می‌رود گاهی همان کسی که دم از عقل می‌زند در راه هوشیاری خود مست می‌رود گاهی غریبه ای که به سختی به دل نشست وقتی که قلب خون شده بشکست می‌رود اول، اگر چه با سخن از عشق آمده آخر، خلاف آنچه که گفته است می‌رود وای از غرور تازه به دوران رسیده‌ای وقتی میان طایفه ای پست می‌رود هرچند مضحک است و پر از خنده‌های تلخ بر ما هر آنچه لایق مان هست می‌رود گاهی کسی نشسته که غوغا به پا کند وقتی غبار معرکه بنشست می‌رود اینجا یکی برای خودش حکم می‌دهد آن دیگری همیشه به پیوست می‌رود این لحظه‌ها که قیمت قد کمان ماست تیری است بی نشانه که از شست می‌رود بیراهه‌ها به مقصد خود ساده می‌رسند اما مسیر جاده به بن بست می‌رود وای از غرور تازه به دوران رسیده‌ای وقتی میان طایفه‌ای پست می‌رود هرچند مضحک است و پر از خنده‌های تلخ بر ما هر آنچه لایقمان هست می‌رود
  • متن ترانه قطعه 10
    به کجا چنین شتابان
    گون از نسیم پرسید
    دل من گرفته زینجا
    ز غبار این بیابان
    هوس سفر نداری؟
    همه آرزویم اما
    چه کنم که بسته پایم
    به کجا چنین شتابان؟
    به هر آن کجا که باشد
    بجز این سرا سرایم
    سفرت به خیر اما
    تو و دوستی خدا را
    چو از این کویر وحشت
    به سلامتی گذشتی
    به شکوفه ها به باران
    برسان سلام ما را
    سلام ما را
    به کجا چنین شتابان گون از نسیم پرسید دل من گرفته زینجا ز غبار این بیابان هوس سفر نداری؟ به کجا چنین شتابان گون از نسیم پرسید دل من گرفته زینجا ز غبار این بیابان هوس سفر نداری؟ همه آرزویم اما چه کنم که بسته پایم چه کنم که بسته پایم به کجا چنین شتابان؟ به هر آن کجا که باشد بجز این سرا سرایم سفرت به خیر اما تو و دوستی خدا را چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی به شکوفه ها به باران برسان سلام ما را برسان سلام ما را برسان سلام ما را سلام ما را
  • متن ترانه قطعه 11
    به کجا چنین شتابان
    گون از نسیم پرسید
    دل من گرفته زینجا
    ز غبار این بیابان
    هوس سفر نداری؟
    همه آرزویم اما چه کنم که بسته پایم
    چه کنم که بسته پایم
    به کجا چنین شتابان؟
    به هر آن کجا که باشد بجز این سرا سرایم
    سفرت به خیر اما
    تو و دوستی خدا را
    چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی
    به شکوفه ها به باران
    برسان سلام ما را
    سلام ما را
    به کجا چنین شتابان گون از نسیم پرسید دل من گرفته زینجا ز غبار این بیابان هوس سفر نداری؟ به کجا چنین شتابان گون از نسیم پرسید دل من گرفته زینجا ز غبار این بیابان هوس سفر نداری؟ همه آرزویم اما چه کنم که بسته پایم چه کنم که بسته پایم به کجا چنین شتابان؟ به هر آن کجا که باشد بجز این سرا سرایم سفرت به خیر اما تو و دوستی خدا را چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی به شکوفه ها به باران برسان سلام ما را برسان سلام ما را برسان سلام ما را سلام ما را