آلبوم موسیقی حامی اثر حمید حامی

آلبوم موسیقی حامی اثر حمید حامی

  • فرمت: Audio Disc
  • نوع بسته بندی: شیشه
  • تعداد دیسک: یک
  • ناشر: ایران گام
  • مرجع صادر کننده: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
  • شماره پروانه یا مجوز: 4/3280ت
  • متن ترانه قطعه 6: مثه تک نوازی ساز یه آهنگ میمونی که تو نیمه‌های شب از یه تنگ میخونی مثل اون زخمه میمونی که میشینه روی ساز یه ترانه توی هر لحظه به تو داره میاد خود عشقی که ترانه از نگات جون میگیره وقتی اسم تو میاد شعر بوی بارون میگیره مثه یک صدای خوش رو لب آواز میشینی تو ترنم و تو ذهن باغ و جنگل میبینی گاهی مثل یه رباعی گکاهی یه قصیده‌ای مثل یک نغمه‌ی آشنای شب شنیده‌ای خود عشقی که ترانه از نگات میگیره تو یه انگیزه‌ی نابی واسه یک ترانه ساز مثه ابهام سوالی گاهی وقتا مث راز تو همون مصرع آخر تو شعر شاعری تو یه تصویر خیالی تو یه حس حاضری مثه تک نوازی ساز یه آهنگ میمونی که تو نیمه‌های شب از یه تنگ میخونی مثل اون زخمه میمونی که میشینه روی ساز یه ترانه توی هر لحظه به تو داره میاد خود عشقی که ترانه از نگات جون میگیره وقتی اسم تو میاد شعر بوی بارون میگیره مثه یک صدای خوش رو لب آواز میشینی تو ترنم و تو ذهن باغ و جنگل میبینی گاهی مثل یه رباعی گکاهی یه قصیده‌ای مثل یک نغمه‌ی آشنای شب شنیده‌ای خود عشقی که ترانه از نگات میگیره وقتی اسم تو میاد شعر بوی بارون میگیره تو یه انگیزه‌ی نابی واسه یک ترانه ساز مثه ابهام سوالی گاهی وقتا مث راز تو همون مصرع آخر تو شعر شاعری تو یه تصویر خیالی تو یه حس حاضری خود عشقی که ترانه از نگات جون میگیره وقتی اسم تو میاد شعر بوی بارون میگیره
  • متن ترانه قطعه 5: باز یه غروب آشنا رو سایه‌های بی صدا باز یه غریبه رهگذر نمی‌دونه میره کجا راهی به فردا نداره پنجره رو کم میاره وقتی به بن بست میرسه یه خط رو دیوار میزاره رو سایه تنها میمونه میخواد بره نمیتونه کاشکی میشد بیاد خونه کدوم خونه بی هم خونه؟ باز یه غروب آشنا رو سایه های بی صدا با یه غریبه رهگذر نمیدونه میره کجا با آینه حرف میزنه بهش میگه کی با منه؟ دست روی دستش میذاره تو فکر غم شمردنه یه دستِ آشنایی نیست تو خونه رد پایی نیست حتی دریغ از یه صدا گریه که هم صدایی نیست باز یه غروب آشنا رو سایه ها بی صدا انگار نه انگار که سحر بر نمیگرده از سفر دوباره آفتاب میزنه اگه تو باشی پشت در اگه تو باشی پشت در با یه غریب رهگذر نمیدونه میره کجا باز یه غروب آشنا رو سایه‌های بی صدا باز یه غریبه رهگذر نمی‌دونه میره کجا راهی به فردا نداره پنجره رو کم میاره وقتی به بن بست میرسه یه خط رو دیوار میزاره رو سایه تنها میمونه میخواد بره نمیتونه کاشکی میشد بیاد خونه کدوم خونه بی هم خونه؟ باز یه غروب آشنا رو سایه های بی صدا با یه غریبه رهگذر نمیدونه میره کجا با آینه حرف میزنه بهش میگه کی با منه؟ دست روی دستش میذاره تو فکر غم شمردنه یه دستِ آشنایی نیست تو خونه رد پایی نیست حتی دریغ از یه صدا گریه که هم صدایی نیست رو سایه تنها میمونه میخواد بره نمیتونه کاشکی می‌شد بیاد خونه کدوم خونه بی هم خونه؟ باز یه غروب آشنا رو سایه ها بی صدا باز یه غریبه رهگذر نمیدونه میره کجا با آینه حرف میزنه بهش میگه کی با منه؟ دست روی دستش میذاره تو فکر غم شمردنه انگار نه انگار که سحر بر نمیگرده از سفر دوباره آفتاب میزنه اگه تو باشی پشت در اگه تو باشی پشت در رو سایه تنها میمونه میخواد بره نمیتونه کاشکی میشد بیاد خونه کدوم خونه بی هم خونه؟ باز یه غروب آشنا رو سایه‌های بی صدا با یه غریب رهگذر نمیدونه میره کجا
  • متن ترانه قطعه 4: حالا وقت رفتنه قرار دیداری دارم با کسی که خواب نیست قرار بیداری دارم اون که راس ساعت عشق اومد مثل وهمی تو بیداری و خواب سر وقت عاشقی گذاشت و رفت شدش عکسی توی کهنگی قاب اما این نسبت بیداری و خواب می‌دونم که معنی مرگ منه حالا اون لحظه‌ی سخت رفتنه دیگه قلب ساعت نمیزنه دیگه تا لحظه بیداری نمونده مهلتی یه نفر در آخرین ثانیه‌ها منتظره میاد اون کسی که جنس لحظه‌ها نیست فقط اونه فقط اون همسفره حالا وقت رفتنه قرار دیداری دارم با کسی که خواب نیست قرار بیداری دارم اون که راس ساعت عشق اومد مثل وهمی تو بیداری و خواب سر وقت عاشقی گذاشت و رفت شدش عکسی توی کهنگی قاب اما این نسبت بیداری و خواب می‌دونم که معنی مرگ منه حالا اون لحظه‌ی سخت رفتنه دیگه قلب ساعت نمیزنه حالا وقت رفتنه قرار دیداری دارم با کسی که خواب نیست قرار بیداری دارم دیگه تا لحظه بیداری نمونده مهلتی یه نفر در آخرین ثانیه‌ها منتظره میاد اون کسی که جنس لحظه‌ها نیست فقط اونه فقط اون همسفره حالا وقت رفتنه قرار دیداری دارم با کسی که خواب نیست قرار بیداری دارم
  • نام قطعه 5: رهگذر
  • نام قطعه 6: تکنوازی
  • نام قطعه 8: آدمک
  • نام قطعه 2: کسی نیست
  • نام قطعه 7: مقصد
  • نام قطعه 1: حامی
  • متن ترانه قطعه 7: چوبین پای رفتنم تا مقصد اما دور شن باد این بیراهه و ذوق تماشا کو شکل نجات من شدی از سیمه و تنها تا بوسه‌ای نزدیک شو نزدیک‌تر تا من تا حریم لحظه‌ها تا مرز پیراهن شکل نجات من شده از سیمه و تنها با این شکسته سایه کن تن سوز این صحرا من رخوت خوابم پر از تکرار تا انتها از حادثه سرشار با نسبتی مثل کویر و آب تو اشتباهی بین مرگ و خواب قلب مرا دریاب قلب مرا دریاب قلب مرا دریاب چوبین پای رفتنم تا مقصد اما دور شن باد این بیراهه و ذوق تماشا کو شکل نجات من شدی از سیمه و تنها تا بوسه‌ای نزدیک شو نزدیک‌تر تا من تا حریم لحظه‌ها تا مرز پیراهن شکل نجات من شده از سیمه و تنها با این شکسته سایه کن تن سوز این صحرا من رخوت خوابم پر از تکرار تا انتها از حادثه سرشار با نسبتی مثل کویر و آب تو اشتباهی بین مرگ و خواب قلب مرا دریاب قلب مرا دریاب قلب مرا دریاب چوبین پای رفتنم تا مقصد اما دور شن باد این بیراهه و ذوق تماشا کو شکل نجات من شدی از سیمه و تنها با این شکسته سایه کن تن سوز این صحرا من رخوت خوابم پر از تکرار تا انتها از حادثه سرشار با نسبتی مثل کویر و آب تو اشتباهی بین مرگ و خواب قلب مرا دریاب قلب مرا دریاب قلب مرا دریاب
  • نام قطعه 3: ترانه سکوت
  • نام قطعه 4: دیدار
  • متن ترانه قطعه 8: آدمک ابرا سیاهن آدما چه بی پناهن همشون مثل مسافر توی نیمه‌های راهن لبا بسته چشا گریون همه جا رنگ زمستون تا دلت بخواد پرنده همه زخمی همه بی جون شبامون یه تخته سنگه آسمون کبودی رنگه میدونی حوصله‌ای نیس توی سینه دل تنگه یه طرف درای بسته یه طرف بغض شکسته توی کوچه‌ها خزیدن با پای زخمی و بسته آدمک گلا بی گلدون خونه درختا ویرون باغچه‌ها مثل کویرن لباشون تشنه بارون آدمک فایده نداره پشت در بگن بهاره وقتی پروانه رو گل‌ها حس پر زدن نداره توی این همه هیاهو منم اینجا نگرونم جای دست مهربونش دست پاییز رو شونم آدمک ابرا سیاهن آدما چه بی پناهن همشون مثل مسافر توی نیمه‌های راهن لبا بسته چشا گریون همه جا رنگ زمستون تا دلت بخواد پرنده همه زخمی همه بی جون شبامون یه تخته سنگه آسمون کبودی رنگه میدونی حوصله‌ای نیس توی سینه دل تنگه یه طرف درای بسته یه طرف بغض شکسته توی کوچه‌ها خزیدن با پای زخمی و بسته آدمک گلا بی گلدون خونه درختا ویرون باغچه‌ها مثل کویرن لباشون تشنه بارون آدمک فایده نداره پشت در بگن بهاره وقتی پروانه رو گل‌ها حس پر زدن نداره توی این همه هیاهو منم اینجا نگرونم جای دست مهربونش دست پاییز رو شونم
  • متن ترانه قطعه 3: خالی‌ام! خالی از آواز خالی از جرأت پرواز ای غزل ترین ترانه منو از ازل بیاغاز من رو پر کن از ستاره از یه فریاد دوباره از یه آهنگ قدیمی که خریداری نداره من رو پر کن از پرستو از شب نگاه آهو از تو خاکستر دریا زنده‌شو ترانه بانو با تو بادبادک رؤیا توی پنجه‌های باده بی تو حتی یه چراغم از سر کوچه زیاده ترانه ی سکوتمو تنهاتو می‌شنوی عزیز عطر زلال غزلو رو تن لحظه‌هام بریز بگو از شب تا خروس خون فاصله چند تا ستاره‌ست بگو کی لحظه‌ی ناب اون تولد دوباره‌ست بگو تا سفره‌ی هفت سین چند تا یخبندون سرده بگو چشمای ترانه چن تا بغض رو گریه کرده بگو با منی که نبض روزگار رو دست بگیرم بگو تا از این زمونه خنده‌هام رو پس بگیرم بگو هستی که بمونم پشت زندگی نمیرم تو که قصه تو قصه نباشی از تموم قصه سیرم ترانه‌ی سکوتم رو تنها تو می‌شنوی عزیز خالی‌ام! خالی از آواز خالی از جرأت پرواز ای غزل ترین ترانه منو از ازل بیاغاز من رو پر کن از ستاره از یه فریاد دوباره از یه آهنگ قدیمی که خریداری نداره من رو پر کن از پرستو از شب نگاه آهو از تو خاکستر دریا زنده‌شو ترانه بانو با تو بادبادک رؤیا توی پنجه‌های باده بی تو حتی یه چراغم از سر کوچه زیاده ترانه ی سکوتمو تنهاتو می‌شنوی عزیز عطر زلال غزلو رو تن لحظه‌هام بریز بگو از شب تا خروس خون فاصله چند تا ستاره‌ست بگو کی لحظه‌ی ناب اون تولد دوباره‌ست بگو تا سفره‌ی هفت سین چند تا یخبندون سرده بگو چشمای ترانه چن تا بغض رو گریه کرده بگو با منی که نبض روزگار رو دست بگیرم بگو تا از این زمونه خنده‌هام رو پس بگیرم بگو هستی که بمونم پشت زندگی نمیرم تو که قصه تو قصه نباشی از تموم قصه سیرم ترانه‌ی سکوتم رو تنها تو می‌شنوی عزیز عطر زلال غزلو رو تن لحظه‌هام بریز
  • متن ترانه قطعه 1: می‌دونم که یک نفر هست زیر این گنبد سنگی که میاد رو آسمونم می‌کشه یه قوس رنگی اون که از تبار دریا اون که از نسل ستاره‌ست وقتی باشه هر دقیقه یه تولد دوباره‌ست اون که آینه‌ی اتاقم از حضورش بی نصیبه توی اینه من نشستم اما من با من غریبه فرصتی نمونده ای عشق این صدا صدای مرگه آخرین فصل جوانه فصل جون دادن برگه از تو قصه‌ها طلوع کن تا غروب من بمیره زیر خاکستر سردم شعله‌ی تو جون بگیره یکی باید اینجا باشه که من رو بدزده از من با من از خودم خودی‌تر بین تن باشه و پیرهن یکی باید این جا باشد که شب رو کم کنه از روز روز تازه‌یی بیاره جای این روز غزل سوز یکی باید اینجا باشه اونی که مثل کسی نیست وقت سر دادن آواز مثل اون هم نفسی نیست می‌دونم که یک نفر هست زیر این گنبد سنگی که میاد رو آسمونم می‌کشه یه قوس رنگی اون که از تبار دریا اون که از نسل ستاره‌ست وقتی باشه هر دقیقه یه تولد دوباره‌ست اون که آینه‌ی اتاقم از حضورش بی نصیبه توی اینه من نشستم اما من با من غریبه فرصتی نمونده ای عشق این صدا صدای مرگه آخرین فصل جوانه فصل جون دادن برگه از تو قصه‌ها طلوع کن تا غروب من بمیره زیر خاکستر سردم شعله‌ی تو جون بگیره یکی باید اینجا باشه که من رو بدزده از من با من از خودم خودی‌تر بین تن باشه و پیرهن یکی باید این جا باشد که شب رو کم کنه از روز روز تازه‌یی بیاره جای این روز غزل سوز یکی باید اینجا باشه اونی که مثل کسی نیست وقت سر دادن آواز مثل اون هم نفسی نیست فرصتی نمونده ای عشق این صدا صدای مرگه آخرین فصل جوانه فصل جون دادن برگه از تو قصه‌ها طلوع کن تا غروب من بمیره زیر خاکستر سردم شعله‌ی تو جون بگیره
  • متن ترانه قطعه 2: موجی که بی کرانه‌ست بغضی که بی بهانه‌ست ترانه خونم اما دلم چه بی ترانه‌ست دلم چه بی ترانس کسی نیست کسی که تو نگاهش پر از غزل پر از ترانه باشه کسی نیست کسی که با غروبش برای بغض من بهانه باشه کسی نیست کسی نیست کسی نیست کسی نیست کسی که عطر یادش ترانه‌های عاشقانه باشه کسی نیست کسی که حجم دستاش طرح شریف آشیانه باشه خزونو تو بهار خونه دیدن اول زندگی به شب رسیدن تو فصل باد ترنم جوونی معصیه‌های دم به دم شنیدن سهم من از تمام زندگی بود سهم من از بهار و تازگی بود کسی نیست که حجم دستاش موجی که بی کرانه‌ست بغضی که بی بهانه‌ست ترانه خونم اما دلم چه بی ترانه‌ست موجی که بی کرانه‌ست بغضی که بی بهانه‌ست ترانه خونم اما دلم چه بی ترانس کسی نیست کسی که تو نگاهش پر از غزل پر از ترانه باشه کسی نیست کسی که با غروبش برای بغض من بهانه باشه کسی نیست کسی نیست کسی نیست موجی که بی کرانه‌ست بغضی که بی بهانه‌ست ترانه خونم اما دلم چه بی ترانه‌ست موجی که بی کرانه‌ست بغضی که بی بهانه‌ست ترانه خونم اما دلم چه بی ترانه‌ست کسی نیست کسی که عطر یادش ترانه‌های عاشقانه باشه کسی نیست کسی که حجم دستاش طرح شریف آشیانه باشه کسی نیست کسی نیست کسی نیست خزونو تو بهار خونه دیدن اول زندگی به شب رسیدن تو فصل باد ترنم جوونی معصیه‌های دم به دم شنیدن سهم من از تمام زندگی بود سهم من از بهار و تازگی بود کسی نیست کسی که عطر یادش ترانه‌های عاشقانه باشه کسی نیست که حجم دستاش طرح شریف آشیانه باشه
+ موارد بیشتر - بستن

کد محصول:1128907

قیمت : ناموجود

نقد و بررسی

آلبوم موسیقی حامی اثر حمید حامی

آلبوم موسیقی حامی اثر حمید حامی

<p>آلبوم &laquo;حامی&raquo; را از یکی از شاگردان خوش&zwnj;آتیه&zwnj;&zwnj;ی زنده&zwnj;یاد &laquo;بابک بیات&raquo; می&zwnj;شنویم. &laquo;حمید حامی&raquo; خواننده&zwnj;ی گزیده&zwnj; کاریست که بسیار حرفه&zwnj;ای و سخت&zwnj;گیرانه کار خود را در موسیقی دنبال می&zwnj;کند. طرفداران او به&zwnj;خوبی می&zwnj;دانند که هر یک از آلبوم&zwnj;های او نتیجه&zwnj;ی دقت و سخت&zwnj;گیری و نگاه ظریف او است و اگر به جایی رسیده که منتشر شده&zwnj;اند قطعا از هفت&zwnj;خوان رستم گذشته&zwnj;اند و توانسته&zwnj;اند خود خواننده را از هر نظر راضی کنند. قطعات موسیقی آلبوم حامی را با &laquo;محمدرضا چراغعلی&raquo; برعهده داشته است. &laquo;حامی&raquo;، &laquo;کسی نیست...&raquo;، &laquo;ترانه سکوت&raquo;، &laquo;دیدار&raquo;، &laquo;رهگذر&raquo;، &laquo;تکنوازی&raquo;، &laquo;مقصد&raquo; و &laquo;آدمک&raquo; نام هشت قطعه&zwnj;ی این آلبوم هستند. شعر قطعات این آلبوم از ترانه&zwnj;های &laquo;یغما گلرویی&raquo;، &laquo;فریبا وکیلی&raquo; و &laquo;سعید امیراصلانی&raquo; انتخاب شده&zwnj;اند. انتشارات &laquo;ایران گام&raquo; آلبوم موسیقی حامی را برای علاقه&zwnj;مندان به موسیقی پاپ کلاسیک منتشر کرده است.</p>

مشخصات فنی

آلبوم موسیقی حامی اثر حمید حامی

آلبوم موسیقی حامی اثر حمید حامی

مشخصات

  • فرمت
    Audio Disc
  • نوع بسته بندی
    شیشه
  • تعداد دیسک
    یک
  • ناشر
    ایران گام
  • مرجع صادر کننده
    وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
  • شماره پروانه یا مجوز
    4/3280ت
  • متن ترانه قطعه 6
    مثه تک نوازی ساز یه آهنگ میمونی
    که تو نیمه‌های شب از یه تنگ میخونی
    مثل اون زخمه میمونی که میشینه روی ساز
    یه ترانه توی هر لحظه به تو داره میاد
    خود عشقی که ترانه از نگات جون میگیره
    وقتی اسم تو میاد شعر بوی بارون میگیره
    مثه یک صدای خوش رو لب آواز میشینی
    تو ترنم و تو ذهن باغ و جنگل میبینی
    گاهی مثل یه رباعی گکاهی یه قصیده‌ای
    مثل یک نغمه‌ی آشنای شب شنیده‌ای
    خود عشقی که ترانه از نگات میگیره
    تو یه انگیزه‌ی نابی واسه یک ترانه ساز
    مثه ابهام سوالی گاهی وقتا مث راز
    تو همون مصرع آخر تو شعر شاعری
    تو یه تصویر خیالی تو یه حس حاضری
    مثه تک نوازی ساز یه آهنگ میمونی که تو نیمه‌های شب از یه تنگ میخونی مثل اون زخمه میمونی که میشینه روی ساز یه ترانه توی هر لحظه به تو داره میاد خود عشقی که ترانه از نگات جون میگیره وقتی اسم تو میاد شعر بوی بارون میگیره مثه یک صدای خوش رو لب آواز میشینی تو ترنم و تو ذهن باغ و جنگل میبینی گاهی مثل یه رباعی گکاهی یه قصیده‌ای مثل یک نغمه‌ی آشنای شب شنیده‌ای خود عشقی که ترانه از نگات میگیره وقتی اسم تو میاد شعر بوی بارون میگیره تو یه انگیزه‌ی نابی واسه یک ترانه ساز مثه ابهام سوالی گاهی وقتا مث راز تو همون مصرع آخر تو شعر شاعری تو یه تصویر خیالی تو یه حس حاضری خود عشقی که ترانه از نگات جون میگیره وقتی اسم تو میاد شعر بوی بارون میگیره
  • متن ترانه قطعه 5
    باز یه غروب آشنا رو سایه‌های بی صدا
    باز یه غریبه رهگذر نمی‌دونه میره کجا
    راهی به فردا نداره پنجره رو کم میاره
    وقتی به بن بست میرسه یه خط رو دیوار میزاره
    رو سایه تنها میمونه میخواد بره نمیتونه
    کاشکی میشد بیاد خونه کدوم خونه بی هم خونه؟
    باز یه غروب آشنا رو سایه های بی صدا
    با یه غریبه رهگذر نمیدونه میره کجا
    با آینه حرف میزنه بهش میگه کی با منه؟
    دست روی دستش میذاره تو فکر غم شمردنه
    یه دستِ آشنایی نیست تو خونه رد پایی نیست
    حتی دریغ از یه صدا گریه که هم صدایی نیست
    باز یه غروب آشنا رو سایه ها بی صدا
    انگار نه انگار که سحر بر نمیگرده از سفر
    دوباره آفتاب میزنه اگه تو باشی
    پشت در اگه تو باشی پشت در
    با یه غریب رهگذر نمیدونه میره کجا
    باز یه غروب آشنا رو سایه‌های بی صدا باز یه غریبه رهگذر نمی‌دونه میره کجا راهی به فردا نداره پنجره رو کم میاره وقتی به بن بست میرسه یه خط رو دیوار میزاره رو سایه تنها میمونه میخواد بره نمیتونه کاشکی میشد بیاد خونه کدوم خونه بی هم خونه؟ باز یه غروب آشنا رو سایه های بی صدا با یه غریبه رهگذر نمیدونه میره کجا با آینه حرف میزنه بهش میگه کی با منه؟ دست روی دستش میذاره تو فکر غم شمردنه یه دستِ آشنایی نیست تو خونه رد پایی نیست حتی دریغ از یه صدا گریه که هم صدایی نیست رو سایه تنها میمونه میخواد بره نمیتونه کاشکی می‌شد بیاد خونه کدوم خونه بی هم خونه؟ باز یه غروب آشنا رو سایه ها بی صدا باز یه غریبه رهگذر نمیدونه میره کجا با آینه حرف میزنه بهش میگه کی با منه؟ دست روی دستش میذاره تو فکر غم شمردنه انگار نه انگار که سحر بر نمیگرده از سفر دوباره آفتاب میزنه اگه تو باشی پشت در اگه تو باشی پشت در رو سایه تنها میمونه میخواد بره نمیتونه کاشکی میشد بیاد خونه کدوم خونه بی هم خونه؟ باز یه غروب آشنا رو سایه‌های بی صدا با یه غریب رهگذر نمیدونه میره کجا
  • متن ترانه قطعه 4
    حالا وقت رفتنه قرار دیداری دارم
    با کسی که خواب نیست قرار بیداری دارم
    اون که راس ساعت عشق اومد
    مثل وهمی تو بیداری و خواب
    سر وقت عاشقی گذاشت و رفت
    شدش عکسی توی کهنگی قاب
    اما این نسبت بیداری و خواب
    می‌دونم که معنی مرگ منه
    حالا اون لحظه‌ی سخت رفتنه
    دیگه قلب ساعت نمیزنه
    دیگه تا لحظه بیداری نمونده مهلتی
    یه نفر در آخرین ثانیه‌ها منتظره
    میاد اون کسی که جنس لحظه‌ها نیست
    فقط اونه فقط اون همسفره
    حالا وقت رفتنه قرار دیداری دارم با کسی که خواب نیست قرار بیداری دارم اون که راس ساعت عشق اومد مثل وهمی تو بیداری و خواب سر وقت عاشقی گذاشت و رفت شدش عکسی توی کهنگی قاب اما این نسبت بیداری و خواب می‌دونم که معنی مرگ منه حالا اون لحظه‌ی سخت رفتنه دیگه قلب ساعت نمیزنه حالا وقت رفتنه قرار دیداری دارم با کسی که خواب نیست قرار بیداری دارم دیگه تا لحظه بیداری نمونده مهلتی یه نفر در آخرین ثانیه‌ها منتظره میاد اون کسی که جنس لحظه‌ها نیست فقط اونه فقط اون همسفره حالا وقت رفتنه قرار دیداری دارم با کسی که خواب نیست قرار بیداری دارم
  • نام قطعه 5
    رهگذر
  • نام قطعه 6
    تکنوازی
  • نام قطعه 8
    آدمک
  • نام قطعه 2
    کسی نیست
  • نام قطعه 7
    مقصد
  • نام قطعه 1
    حامی
  • متن ترانه قطعه 7
    چوبین پای رفتنم تا مقصد اما دور
    شن باد این بیراهه و ذوق تماشا کو
    شکل نجات من شدی از سیمه و تنها
    تا بوسه‌ای نزدیک شو نزدیک‌تر تا من
    تا حریم لحظه‌ها تا مرز پیراهن
    شکل نجات من شده از سیمه و تنها
    با این شکسته سایه کن تن سوز این صحرا
    من رخوت خوابم پر از تکرار تا انتها از حادثه سرشار
    با نسبتی مثل کویر و آب تو اشتباهی بین مرگ و خواب
    قلب مرا دریاب قلب مرا دریاب قلب مرا دریاب
    چوبین پای رفتنم تا مقصد اما دور شن باد این بیراهه و ذوق تماشا کو شکل نجات من شدی از سیمه و تنها تا بوسه‌ای نزدیک شو نزدیک‌تر تا من تا حریم لحظه‌ها تا مرز پیراهن شکل نجات من شده از سیمه و تنها با این شکسته سایه کن تن سوز این صحرا من رخوت خوابم پر از تکرار تا انتها از حادثه سرشار با نسبتی مثل کویر و آب تو اشتباهی بین مرگ و خواب قلب مرا دریاب قلب مرا دریاب قلب مرا دریاب چوبین پای رفتنم تا مقصد اما دور شن باد این بیراهه و ذوق تماشا کو شکل نجات من شدی از سیمه و تنها با این شکسته سایه کن تن سوز این صحرا من رخوت خوابم پر از تکرار تا انتها از حادثه سرشار با نسبتی مثل کویر و آب تو اشتباهی بین مرگ و خواب قلب مرا دریاب قلب مرا دریاب قلب مرا دریاب
  • نام قطعه 3
    ترانه سکوت
  • نام قطعه 4
    دیدار
  • متن ترانه قطعه 8
    آدمک ابرا سیاهن
    آدما چه بی پناهن
    همشون مثل مسافر
    توی نیمه‌های راهن
    لبا بسته چشا گریون
    همه جا رنگ زمستون
    تا دلت بخواد پرنده
    همه زخمی همه بی جون
    شبامون یه تخته سنگه
    آسمون کبودی رنگه
    میدونی حوصله‌ای نیس
    توی سینه دل تنگه
    یه طرف درای بسته
    یه طرف بغض شکسته
    توی کوچه‌ها خزیدن
    با پای زخمی و بسته
    آدمک گلا بی گلدون
    خونه درختا ویرون
    باغچه‌ها مثل کویرن
    لباشون تشنه بارون
    آدمک فایده نداره
    پشت در بگن بهاره
    وقتی پروانه رو گل‌ها
    حس پر زدن نداره
    توی این همه هیاهو
    منم اینجا نگرونم
    جای دست مهربونش
    دست پاییز رو شونم
    آدمک ابرا سیاهن آدما چه بی پناهن همشون مثل مسافر توی نیمه‌های راهن لبا بسته چشا گریون همه جا رنگ زمستون تا دلت بخواد پرنده همه زخمی همه بی جون شبامون یه تخته سنگه آسمون کبودی رنگه میدونی حوصله‌ای نیس توی سینه دل تنگه یه طرف درای بسته یه طرف بغض شکسته توی کوچه‌ها خزیدن با پای زخمی و بسته آدمک گلا بی گلدون خونه درختا ویرون باغچه‌ها مثل کویرن لباشون تشنه بارون آدمک فایده نداره پشت در بگن بهاره وقتی پروانه رو گل‌ها حس پر زدن نداره توی این همه هیاهو منم اینجا نگرونم جای دست مهربونش دست پاییز رو شونم
  • متن ترانه قطعه 3
    خالی‌ام! خالی از آواز خالی از جرأت پرواز
    ای غزل ترین ترانه منو از ازل بیاغاز
    من رو پر کن از ستاره از یه فریاد دوباره
    از یه آهنگ قدیمی که خریداری نداره
    من رو پر کن از پرستو از شب نگاه آهو
    از تو خاکستر دریا زنده‌شو ترانه بانو
    با تو بادبادک رؤیا توی پنجه‌های باده
    بی تو حتی یه چراغم از سر کوچه زیاده
    ترانه ی سکوتمو تنهاتو می‌شنوی عزیز
    عطر زلال غزلو رو تن لحظه‌هام بریز
    بگو از شب تا خروس خون فاصله چند تا ستاره‌ست
    بگو کی لحظه‌ی ناب اون تولد دوباره‌ست
    بگو تا سفره‌ی هفت سین چند تا یخبندون سرده
    بگو چشمای ترانه چن تا بغض رو گریه کرده
    بگو با منی که نبض روزگار رو دست بگیرم
    بگو تا از این زمونه خنده‌هام رو پس بگیرم
    بگو هستی که بمونم پشت زندگی نمیرم
    تو که قصه تو قصه نباشی از تموم قصه سیرم
    ترانه‌ی سکوتم رو تنها تو می‌شنوی عزیز
    خالی‌ام! خالی از آواز خالی از جرأت پرواز ای غزل ترین ترانه منو از ازل بیاغاز من رو پر کن از ستاره از یه فریاد دوباره از یه آهنگ قدیمی که خریداری نداره من رو پر کن از پرستو از شب نگاه آهو از تو خاکستر دریا زنده‌شو ترانه بانو با تو بادبادک رؤیا توی پنجه‌های باده بی تو حتی یه چراغم از سر کوچه زیاده ترانه ی سکوتمو تنهاتو می‌شنوی عزیز عطر زلال غزلو رو تن لحظه‌هام بریز بگو از شب تا خروس خون فاصله چند تا ستاره‌ست بگو کی لحظه‌ی ناب اون تولد دوباره‌ست بگو تا سفره‌ی هفت سین چند تا یخبندون سرده بگو چشمای ترانه چن تا بغض رو گریه کرده بگو با منی که نبض روزگار رو دست بگیرم بگو تا از این زمونه خنده‌هام رو پس بگیرم بگو هستی که بمونم پشت زندگی نمیرم تو که قصه تو قصه نباشی از تموم قصه سیرم ترانه‌ی سکوتم رو تنها تو می‌شنوی عزیز عطر زلال غزلو رو تن لحظه‌هام بریز
  • متن ترانه قطعه 1
    می‌دونم که یک نفر هست زیر این گنبد سنگی
    که میاد رو آسمونم می‌کشه یه قوس رنگی
    اون که از تبار دریا اون که از نسل ستاره‌ست
    وقتی باشه هر دقیقه یه تولد دوباره‌ست
    اون که آینه‌ی اتاقم از حضورش بی نصیبه
    توی اینه من نشستم اما من با من غریبه
    فرصتی نمونده ای عشق این صدا صدای مرگه
    آخرین فصل جوانه فصل جون دادن برگه
    از تو قصه‌ها طلوع کن تا غروب من بمیره
    زیر خاکستر سردم شعله‌ی تو جون بگیره
    یکی باید اینجا باشه که من رو بدزده از من
    با من از خودم خودی‌تر بین تن باشه و پیرهن
    یکی باید این جا باشد که شب رو کم کنه از روز
    روز تازه‌یی بیاره جای این روز غزل سوز
    یکی باید اینجا باشه اونی که مثل کسی نیست
    وقت سر دادن آواز مثل اون هم نفسی نیست
    می‌دونم که یک نفر هست زیر این گنبد سنگی که میاد رو آسمونم می‌کشه یه قوس رنگی اون که از تبار دریا اون که از نسل ستاره‌ست وقتی باشه هر دقیقه یه تولد دوباره‌ست اون که آینه‌ی اتاقم از حضورش بی نصیبه توی اینه من نشستم اما من با من غریبه فرصتی نمونده ای عشق این صدا صدای مرگه آخرین فصل جوانه فصل جون دادن برگه از تو قصه‌ها طلوع کن تا غروب من بمیره زیر خاکستر سردم شعله‌ی تو جون بگیره یکی باید اینجا باشه که من رو بدزده از من با من از خودم خودی‌تر بین تن باشه و پیرهن یکی باید این جا باشد که شب رو کم کنه از روز روز تازه‌یی بیاره جای این روز غزل سوز یکی باید اینجا باشه اونی که مثل کسی نیست وقت سر دادن آواز مثل اون هم نفسی نیست فرصتی نمونده ای عشق این صدا صدای مرگه آخرین فصل جوانه فصل جون دادن برگه از تو قصه‌ها طلوع کن تا غروب من بمیره زیر خاکستر سردم شعله‌ی تو جون بگیره
  • متن ترانه قطعه 2
    موجی که بی کرانه‌ست
    بغضی که بی بهانه‌ست
    ترانه خونم اما
    دلم چه بی ترانه‌ست
    دلم چه بی ترانس
    کسی نیست کسی که تو نگاهش
    پر از غزل پر از ترانه باشه
    کسی نیست کسی که با غروبش
    برای بغض من بهانه باشه
    کسی نیست کسی نیست کسی نیست
    کسی نیست کسی که عطر یادش
    ترانه‌های عاشقانه باشه
    کسی نیست کسی که حجم دستاش
    طرح شریف آشیانه باشه
    خزونو تو بهار خونه دیدن
    اول زندگی به شب رسیدن
    تو فصل باد ترنم جوونی
    معصیه‌های دم به دم شنیدن
    سهم من از تمام زندگی بود
    سهم من از بهار و تازگی بود
    کسی نیست که حجم دستاش
    موجی که بی کرانه‌ست بغضی که بی بهانه‌ست ترانه خونم اما دلم چه بی ترانه‌ست موجی که بی کرانه‌ست بغضی که بی بهانه‌ست ترانه خونم اما دلم چه بی ترانس کسی نیست کسی که تو نگاهش پر از غزل پر از ترانه باشه کسی نیست کسی که با غروبش برای بغض من بهانه باشه کسی نیست کسی نیست کسی نیست موجی که بی کرانه‌ست بغضی که بی بهانه‌ست ترانه خونم اما دلم چه بی ترانه‌ست موجی که بی کرانه‌ست بغضی که بی بهانه‌ست ترانه خونم اما دلم چه بی ترانه‌ست کسی نیست کسی که عطر یادش ترانه‌های عاشقانه باشه کسی نیست کسی که حجم دستاش طرح شریف آشیانه باشه کسی نیست کسی نیست کسی نیست خزونو تو بهار خونه دیدن اول زندگی به شب رسیدن تو فصل باد ترنم جوونی معصیه‌های دم به دم شنیدن سهم من از تمام زندگی بود سهم من از بهار و تازگی بود کسی نیست کسی که عطر یادش ترانه‌های عاشقانه باشه کسی نیست که حجم دستاش طرح شریف آشیانه باشه