آلبوم موسیقی وحدت - فرهاد مهراد

آلبوم موسیقی وحدت - فرهاد مهراد

  • سایر توضیحات: - مجوزهای انتشار: 3999-3/ت تا 3003-3/ث
  • فرمت: Audio Disc
  • نوع بسته بندی: شیشه
  • تعداد دیسک: یک
  • ناشر: نی داوود
  • سال تولید: 1376
  • مرجع صادر کننده: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
  • خلاصه: ترانه‌سرا: احمد شاملو، تورج نگهبان، اردلان سرفراز، سیاوش کسرایی، شهریار قنبری، ایرج جنتی عطایی آهنگ‌ساز: فرهاد، اسفندیار منفردزاده، محمد اوشال، واروژان ترانه‌سرا: احمد شاملو، تورج نگهبان، اردلان سرفراز، سیاوش کسرایی، شهریار قنبری، ایرج جنتی عطایی آهنگ‌ساز: فرهاد، اسفندیار منفردزاده، محمد اوشال، واروژان
  • نام قطعه 11: آوار
  • متن ترانه قطعه 6: It won't be easy, you'll think it's strange When I try to explain how I feel That I still need your love after all that I've done You won't believe me All you will see is a man you once knew Although he's dressed up to the nines At sixes and sevens with you I had to let it happen, I had to change Couldn't stay all my life down at heel Looking out of the window Staying out of the sun So, I chose freedom Running around, trying everything new But nothing impressed me at all I never expected it to Don't cry for me Argentina The truth is I never left you All through my wild days My mad existence I kept my promise Don't keep your distance And as for fortune and as for fame I never invited them in Though it seemed to the world They were all I desired They are illusions They are not the solutions they promised to be The answer was here all the time I love you and hope you love me Have I said too much? There's nothing more I can think of to say to you But all you have to do is to look at me to know That every word is true It won't be easy, you'll think it's strange When I try to explain how I feel That I still need your love after all that I've done You won't believe me All you will see is a man you once knew Although he's dressed up to the nines At sixes and sevens with you I had to let it happen, I had to change Couldn't stay all my life down at heel Looking out of the window Staying out of the sun So, I chose freedom Running around, trying everything new But nothing impressed me at all I never expected it to Don't cry for me Argentina The truth is I never left you All through my wild days My mad existence I kept my promise Don't keep your distance And as for fortune and as for fame I never invited them in Though it seemed to the world They were all I desired They are illusions They are not the solutions they promised to be The answer was here all the time I love you and hope you love me Don't cry for me Argentina Don't cry for me Argentina The truth is I never left you All through my wild days My mad existence I kept my promise Don't keep your distance Have I said too much? There's nothing more I can think of to say to you But all you have to do is to look at me to know That every word is true
  • متن ترانه قطعه 5: در روزهای آخر اسفند در نیم‌ روز روشن وقتی‌ بنفشه‌ها را با برگ و ریشه و پیوند و خاک در جعبه‌های کوچک چوبین جای می‌دهند جوی هزار زمزمه‌ی درد و انتظار در سینه می‌خروشد و بر گونه‌ها روان ای کاش آدمی وطنش را هم‌چون بنفشه‌ها می‌شد با خود ببرد هر کجا که خواست در روشنایی باران در آفتاب پاک در روزهای آخر اسفند در نیم‌ روز روشن وقتی‌ بنفشه‌ها را با برگ و ریشه و پیوند و خاک در جعبه‌های کوچک چوبین جای می‌دهند جوی هزار زمزمه‌ی درد و انتظار در سینه می‌خروشد و بر گونه‌ها روان ای کاش آدمی وطنش را هم‌چون بنفشه‌ها می‌شد با خود ببرد هر کجا که خواست در روشنایی باران در آفتاب پاک در روزهای آخر اسفند در نیم‌ روز روشن وقتی‌ بنفشه‌ها را با برگ و ریشه و پیوند و خاک در جعبه‌های کوچک چوبین جای می‌دهند جوی هزار زمزمه‌ی درد و انتظار در سینه می‌خروشد و بر گونه‌ها روان ای کاش آدمی وطنش را هم‌چون بنفشه‌ها می‌شد با خود ببرد هر کجا که خواست
  • نام قطعه 10: نجوا
  • مدت زمان قطعه 4: 03:38
  • متن ترانه قطعه 4: شنبه روز بدی بود، روز بی‌ حوصلگی وقت خوبی که می‌شد غزلی تازه بگی ظهر یک‌شنبه‌ی من، جدول نیمه‌ تموم همه خونه‌هاش سیاه، روی خونه جغد شوم صفحه‌ی کهنه‌ی یادداشتای من گفت دوشنبه روز میلاد منه اما شعر تو میگه که چشم من تو نخ ابره که بارون بزنه آخ اگه بارون بزنه غروب سه‌ شنبه خاکستری بود همه انگار نوک کوه رفته بودن به خودم هی زدم از اینجا برو اما موش خورده شناسنامه‌ی من عصر چارشنبه‌ی من عصر خوشبختی ما فصل گندیدن من فصل جون‌ سختی ما روز پنج‌ شنبه اومد مث سقائک پیر رو نوکش یه چیکه آب گف به من بگیر، بگیر جمعه حرف تازه‌ئی برام نداشت هر چی بود، پیش‌تر از این‌ها گفته‌ بود شنبه روز بدی بود، روز بی‌ حوصلگی وقت خوبی که می‌شد غزلی تازه بگی ظهر یک‌شنبه‌ی من، جدول نیمه‌ تموم همه خونه‌هاش سیاه، روی خونه جغد شوم صفحه‌ی کهنه‌ی یادداشتای من گفت دوشنبه روز میلاد منه اما شعر تو میگه که چشم من تو نخ ابره که بارون بزنه آخ اگه بارون بزنه آخ اگه بارون بزنه غروب سه‌ شنبه خاکستری بود همه انگار نوک کوه رفته بودن به خودم هی زدم از اینجا برو اما موش خورده شناسنامه‌ی من عصر چارشنبه‌ی من عصر خوشبختی ما فصل گندیدن من فصل جون‌ سختی ما روز پنج‌ شنبه اومد مث سقائک پیر رو نوکش یه چیکه آب گف به من بگیر، بگیر جمعه حرف تازه‌ئی برام نداشت هر چی بود، پیش‌تر از این‌ها گفته‌ بود
  • نام قطعه 9: شبانه 2
  • مدت زمان قطعه 8: 04:35
  • نام قطعه 5: کوچ بنفشه ها
  • نام قطعه 6: dont cry for me
  • نام قطعه 8: جمعه (بی کلام)
  • نام قطعه 2: شبانه 1
  • نام قطعه 7: آواز کرک
  • مدت زمان قطعه 1: 05:35
  • نام قطعه 1: وحدت
  • متن ترانه قطعه 7: بده... بدبد... چه امیدی؟ چه ایمانی؟ کرک جان! خوب می خوانی من این آواز پاکت را درین غمگین خراب آباد چو بوی بالهای سوخته ت پرواز خواهم داد گرت دستی دهد با خویش در دنجی فراهم باش بخوان آواز تلخت را ، ولکن دل به غم مسپار کرک جان ! بنده ی دم باش بده... بد بد... راه هر پیک و پیغام خبر بسته ست ته تنها بال و پر، بال نظر بسته ست قفس تنگ است و در بسته ست کرک جان! راست گفتی، خوب خواندی، ناز آوازت من این آواز تلخت را بده... بد بد... دروغین بود هم لبخند و هم سوگند دروغین است هر سوگند و هر لبخند و حتی دلنشین آواز جفت تشنه ی پیوند من این غمگین سرودت را هم آواز پرستوهای آه خویشتن پرواز خواهم داد به شهر آواز خواهم داد بده... بدبد... چه پیوندی؟ چه پیمانی؟ خوشا با خود نشستن، نرم نرمک اشکی افشاندن زدن پیمانه ای -دور از گرانان- هر شبی کنج شبستانی بده... بدبد... چه امیدی؟ چه ایمانی؟ کرک جان! خوب می خوانی من این آواز پاکت را درین غمگین خراب آباد چو بوی بالهای سوخته ت پرواز خواهم داد گرت دستی دهد با خویش در دنجی فراهم باش بخوان آواز تلخت را ، ولکن دل به غم مسپار کرک جان ! بنده ی دم باش بده... بد بد... راه هر پیک و پیغام خبر بسته ست ته تنها بال و پر، بال نظر بسته ست قفس تنگ است و در بسته ست کرک جان! راست گفتی، خوب خواندی، ناز آوازت من این آواز تلخت را بده... بد بد... دروغین بود هم لبخند و هم سوگند دروغین است هر سوگند و هر لبخند و حتی دلنشین آواز جفت تشنه ی پیوند من این غمگین سرودت را هم آواز پرستوهای آه خویشتن پرواز خواهم داد به شهر آواز خواهم داد بده... بدبد... چه پیوندی؟ چه پیمانی؟ کرک جان! خوب می خوانی خوشا با خود نشستن، نرم نرمک اشکی افشاندن زدن پیمانه ای -دور از گرانان- هر شبی کنج شبستانی
  • نام قطعه 3: جمعه برای جمعه
  • نام قطعه 4: هفته خاکستری
  • متن ترانه قطعه 3: توی قاب خیس این پنجره‌ها عکسی از جمعه‌ی غمگین میبینم چه سیاهه به تنش رخت عزا تو چشاش ابرای سنگین می‌بینم داره از ابر سیاه خون میچکه جمعه‌ها خون جای بارون میچکه نفسم در نمیاد جمعه‌ها سر نمیاد کاش می‌بستم چشامو این ازم بر نمیاد عمر جمعه به هزار سال میرسه جمعه‌ها غم دیگه بیداد میکنه آدم از دست خودش خسته میشه با لبای بسته فریاد میکنه جمعه وقت رفتنه موسم دل کندنه خنجر از پشت میزنه اون که همراه منه توی قاب خیس این پنجره‌ها عکسی از جمعه‌ی غمگین میبینم چه سیاهه به تنش رخت عزا تو چشاش ابرای سنگین می‌بینم داره از ابر سیاه خون میچکه جمعه‌ها خون جای بارون میچکه نفسم در نمیاد جمعه‌ها سر نمیاد کاش می‌بستم چشامو این ازم بر نمیاد داره از ابر سیاه خون میچکه جمعه‌ها خون جای بارون میچکه عمر جمعه به هزار سال میرسه جمعه‌ها غم دیگه بیداد میکنه آدم از دست خودش خسته میشه با لبای بسته فریاد میکنه داره از ابر سیاه خون میچکه جمعه‌ها خون جای بارون میچکه جمعه وقت رفتنه موسم دل کندنه خنجر از پشت میزنه اون که همراه منه داره از ابر سیاه خون میچکه جمعه‌ها خون جای بارون میچکه
  • متن ترانه قطعه 1: والا پیام دار محمد گفتی که یک دیار هرگز به ظلم و جور نمی‌ماند بر پا و استوار آن گاه تمثیل وار کشیدی عبای وحدت بر سر پاکان روزگار در تنگ پرتبرک آن نازنین عبا دیرینه، ای محمد جا هست بیش و کم آزاده را که تیغ کشیده است بر ستم والا پیام دار محمد گفتی که یک دیار هرگز به ظلم و جور نمی‌ماند بر پا و استوار آن گاه تمثیل وار کشیدی عبای وحدت بر سر پاکان روزگار در تنگ پرتبرک آن نازنین عبا دیرینه، ای محمد جا هست بیش و کم آزاده را که تیغ کشیده است بر ستم والا پیام دار محمد
  • متن ترانه قطعه 9: کوچه‌ها باریکن دکون‌ها بسته‌س خونه‌ها تاریکن طاق‌ها شکسته‌س از صدا افتاده تار و کمونچه مرده میبرن کوچه به کوچه نگاه کن مرده‌ها به مرده نمیرن حتی به شمع جون سپرده نمیرن شکل فانوسی‌ان که اگه خاموشه واسه نفت نیست هنوز یه عالم نفت توشه جماعت من دیگه حوصله ندارم به خوب امید و از بد گله ندارم گرچه از دیگرون فاصله ندارم کاری با کار این قافله ندارم کوچه‌ها باریکن دکون‌ها بسته‌س خونه‌ها تاریکن طاق‌ها شکسته‌س از صدا افتاده تار و کمونچه مرده میبرن کوچه به کوچه نگاه کن مرده‌ها به مرده نمیرن حتی به شمع جون سپرده نمیرن شکل فانوسی‌ان که اگه خاموشه واسه نفت نیست هنوز یه عالم نفت توشه جماعت من دیگه حوصله ندارم به خوب امید و از بد گله ندارم گرچه از دیگرون فاصله ندارم کاری با کار این قافله ندارم
  • متن ترانه قطعه 2: یه شب مهتاب ماه می‌آد تو خواب منو می‌بره کوچه به کوچه باغ انگوری باغ آلوچه دره به دره صحرا به صحرا اون جا که شبا پشت بیشه‌ها یه پری می‌آد ترسون و لرزون پاشو می‌ذاره تو آب چشمه شونه‌ می‌کنه موی پریشون ته اون دره یکه و تنها تک‌ درخت بید شاد و پرامید می‌کنه به ناز دس‌شو دراز که یه ستاره بچکه مث یه چیکه بارون به جای میوه‌ش سر یه شاخه‌ش بشه آویزون از توی زندون مث شب‌پره با خودش بیرون می‌بره اون‌ جا که شب سیا تا دم سحر شهیدای شهر با فانوس خون جار می‌کشن تو خیابونا سر میدونا عمو یادگار مرد کینه‌دار مستی یا هش‌یار خوابی یا بیدار؟ مستیم و هشیار خوابیم و بیدار آخرش یه شب ماه می‌آد بیرون از سر اون کوه بالای دره روی این میدون رد می‌شه خندون یه شب ماه می‌آد یه شب مهتاب ماه می‌آد تو خواب منو می‌بره کوچه به کوچه باغ انگوری باغ آلوچه دره به دره صحرا به صحرا اون جا که شبا پشت بیشه‌ها یه پری می‌آد ترسون و لرزون پاشو می‌ذاره تو آب چشمه شونه‌ می‌کنه موی پریشون یه شب مهتاب ماه می‌آد تو خواب منو می‌بره ته اون دره اون‌ جا که شبا یکه و تنها تک‌ درخت بید شاد و پرامید می‌کنه به ناز دس‌شو دراز که یه ستاره بچکه مث یه چیکه بارون به جای میوه‌ش سر یه شاخه‌ش بشه آویزون یه شب مهتاب ماه می‌آد تو خواب منو می‌بره از توی زندون مث شب‌پره با خودش بیرون می‌بره اون‌ جا که شب سیا تا دم سحر شهیدای شهر با فانوس خون جار می‌کشن تو خیابونا سر میدونا عمو یادگار مرد کینه‌دار مستی یا هش‌یار خوابی یا بیدار؟ مستیم و هشیار شهیدای شهر خوابیم و بیدار شهیدای شهر آخرش یه شب ماه می‌آد بیرون از سر اون کوه بالای دره روی این میدون رد می‌شه خندون یه شب ماه می‌آد یه شب ماه می‌آد
  • متن ترانه قطعه 10: رستنی‌ها کم نیست من و تو کم بودیم خشک و پژمرده و تا روی زمین خم بودیم گفتنی‌‌ها کم نیست من و تو کم گفتیم مثل هذیان دم مرگ از آغاز چنین درهم و برهم گفتیم دیدنی‌‌ها کم نیست من و تو کم دیدیم بی‌سبب از پاییز جای‌ میلاد اقاقی‌ها را پرسیدیم چیدنی‌ها کم نیست من و تو کم چیدیم وقت گل دادن عشق روی دار قالی‌ بی‌سبب حتا پرتاب گل سرخی‌ را ترسیدیم خواندنی‌‌ها کم نیست من و تو کم خواندیم من و تو ساده‌ترین شکل سرودن را در معبر باد با دهانی‌ بسته وا ماندیم من و تو اما در میدان‌ها اینک اندازه‌ی ما می‌خوانیم ما به اندازه‌ی ما می‌بینیم ما به اندازه‌ی ما می‌چینیم ما به اندازه‌ی ما می‌گوییم ما به اندازه‌ی ما می‌روییم من و تو کم نه، که باید شب بی‌‌رحم و گل مریم و بیداری شبنم باشیم خم نه و در هم نه و کم هم نه، که می‌باید با هم باشیم من و تو حق داریم در شب این جنبش نبض آدم باشیم که به اندازه‌ی ما هم شده با هم باشیم رستنی‌ها کم نیست من و تو کم بودیم خشک و پژمرده و تا روی زمین خم بودیم گفتنی‌‌ها کم نیست من و تو کم گفتیم مثل هذیان دم مرگ از آغاز چنین درهم و برهم گفتیم دیدنی‌‌ها کم نیست من و تو کم دیدیم بی‌سبب از پاییز جای‌ میلاد اقاقی‌ها را پرسیدیم چیدنی‌ها کم نیست من و تو کم چیدیم وقت گل دادن عشق روی دار قالی‌ بی‌سبب حتا پرتاب گل سرخی‌ را ترسیدیم خواندنی‌‌ها کم نیست من و تو کم خواندیم من و تو ساده‌ترین شکل سرودن را در معبر باد با دهانی‌ بسته وا ماندیم من و تو کم بودیم من و تو اما در میدان‌ها اینک اندازه‌ی ما می‌خوانیم ما به اندازه‌ی ما می‌بینیم ما به اندازه‌ی ما می‌چینیم ما به اندازه‌ی ما می‌گوییم ما به اندازه‌ی ما می‌روییم من و تو کم نه، که باید شب بی‌‌رحم و گل مریم و بیداری شبنم باشیم من و تو خم نه و در هم نه و کم هم نه، که می‌باید با هم باشیم من و تو حق داریم در شب این جنبش نبض آدم باشیم من و تو حق داریم که به اندازه‌ی ما هم شده با هم باشیم گفتنی‌‌ها کم نیست
  • متن ترانه قطعه 11: تو هم با من نبودی مثل من با من و حتا مثل تن با من آن که می‌پنداشتم باید هوا باشد و یا حتی، گمان می‌کردم این تو باید از خیل خبرچینان جدا باشد تو هم از ما نبودی آن که ذات درد را باید صدا باشد و یا با من، چنان هم‌سفره‌ی شب باید از جنس من و عشق و خدا باشد تو هم مومن نبودی بر گلیم ما و حتا در حریم ما ساده‌دل بودم که می‌پنداشتم دستان نا اهل تو باید مثل هر عاشق رها باشد تو هم با من نبودی یار ای آوار ای سیل مصیبت‌بار تو هم با من نبودی مثل من با من و حتا مثل تن با من تو هم با من نبودی آن که می‌پنداشتم باید هوا باشد و یا حتی، گمان می‌کردم این تو باید از خیل خبرچینان جدا باشد تو هم با من نبودی تو هم با من نبودی تو هم از ما نبودی آن که ذات درد را باید صدا باشد و یا با من، چنان هم‌سفره‌ی شب باید از جنس من و عشق و خدا باشد تو هم از ما نبودی تو هم مومن نبودی بر گلیم ما و حتا در حریم ما ساده‌دل بودم که می‌پنداشتم دستان نا اهل تو باید مثل هر عاشق رها باشد تو هم از ما نبودی تو هم مومن نبودی بر گلیم ما و حتا در حریم ما ساده‌دل بودم که می‌پنداشتم دستان نا اهل تو باید مثل هر عاشق رها باشد تو هم از ما نبودی تو هم با من نبودی یار ای آوار ای سیل مصیبت‌بار
+ موارد بیشتر - بستن

کد محصول:1128786

قیمت : ناموجود

نقد و بررسی

آلبوم موسیقی وحدت - فرهاد مهراد

آلبوم موسیقی وحدت - فرهاد مهراد

مشخصات فنی

آلبوم موسیقی وحدت - فرهاد مهراد

آلبوم موسیقی وحدت - فرهاد مهراد

مشخصات

  • سایر توضیحات
    - مجوزهای انتشار: 3999-3/ت تا 3003-3/ث
  • فرمت
    Audio Disc
  • نوع بسته بندی
    شیشه
  • تعداد دیسک
    یک
  • ناشر
    نی داوود
  • سال تولید
    1376
  • مرجع صادر کننده
    وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
  • خلاصه
    ترانه‌سرا: احمد شاملو، تورج نگهبان، اردلان سرفراز، سیاوش کسرایی، شهریار قنبری، ایرج جنتی عطایی
    آهنگ‌ساز: فرهاد، اسفندیار منفردزاده، محمد اوشال، واروژان
    ترانه‌سرا: احمد شاملو، تورج نگهبان، اردلان سرفراز، سیاوش کسرایی، شهریار قنبری، ایرج جنتی عطایی آهنگ‌ساز: فرهاد، اسفندیار منفردزاده، محمد اوشال، واروژان
  • نام قطعه 11
    آوار
  • متن ترانه قطعه 6
    It won't be easy, you'll think it's strange
    When I try to explain how I feel
    That I still need your love after all that
    I've done
    You won't believe me
    All you will see is a man you once knew
    Although he's dressed up to the nines
    At sixes and sevens with you
    I had to let it happen, I had to change
    Couldn't stay all my life down at heel
    Looking out of the window
    Staying out of the sun
    So, I chose freedom
    Running around, trying everything new
    But nothing impressed me at all
    I never expected it to
    Don't cry for me Argentina
    The truth is I never left you
    All through my wild days
    My mad existence
    I kept my promise
    Don't keep your distance
    And as for fortune and as for fame
    I never invited them in
    Though it seemed to the world
    They were all I desired
    They are illusions
    They are not the solutions they
    promised to be
    The answer was here all the time
    I love you and hope you love me
    Have I said too much?
    There's nothing more I can think of to
    say to you
    But all you have to do is to look at me to
    know
    That every word is true
    It won't be easy, you'll think it's strange When I try to explain how I feel That I still need your love after all that I've done You won't believe me All you will see is a man you once knew Although he's dressed up to the nines At sixes and sevens with you I had to let it happen, I had to change Couldn't stay all my life down at heel Looking out of the window Staying out of the sun So, I chose freedom Running around, trying everything new But nothing impressed me at all I never expected it to Don't cry for me Argentina The truth is I never left you All through my wild days My mad existence I kept my promise Don't keep your distance And as for fortune and as for fame I never invited them in Though it seemed to the world They were all I desired They are illusions They are not the solutions they promised to be The answer was here all the time I love you and hope you love me Don't cry for me Argentina Don't cry for me Argentina The truth is I never left you All through my wild days My mad existence I kept my promise Don't keep your distance Have I said too much? There's nothing more I can think of to say to you But all you have to do is to look at me to know That every word is true
  • متن ترانه قطعه 5
    در روزهای آخر اسفند
    در نیم‌ روز روشن
    وقتی‌ بنفشه‌ها را
    با برگ و ریشه و پیوند و خاک
    در جعبه‌های کوچک چوبین جای می‌دهند
    جوی هزار زمزمه‌ی درد و انتظار
    در سینه می‌خروشد و بر گونه‌ها روان
    ای کاش آدمی
    وطنش را هم‌چون بنفشه‌ها
    می‌شد با خود ببرد هر کجا که خواست
    در روشنایی باران
    در آفتاب پاک
    در روزهای آخر اسفند در نیم‌ روز روشن وقتی‌ بنفشه‌ها را با برگ و ریشه و پیوند و خاک در جعبه‌های کوچک چوبین جای می‌دهند جوی هزار زمزمه‌ی درد و انتظار در سینه می‌خروشد و بر گونه‌ها روان ای کاش آدمی وطنش را هم‌چون بنفشه‌ها می‌شد با خود ببرد هر کجا که خواست در روشنایی باران در آفتاب پاک در روزهای آخر اسفند در نیم‌ روز روشن وقتی‌ بنفشه‌ها را با برگ و ریشه و پیوند و خاک در جعبه‌های کوچک چوبین جای می‌دهند جوی هزار زمزمه‌ی درد و انتظار در سینه می‌خروشد و بر گونه‌ها روان ای کاش آدمی وطنش را هم‌چون بنفشه‌ها می‌شد با خود ببرد هر کجا که خواست
  • نام قطعه 10
    نجوا
  • مدت زمان قطعه 4
    03:38
  • متن ترانه قطعه 4
    شنبه روز بدی بود، روز بی‌ حوصلگی
    وقت خوبی که می‌شد غزلی تازه بگی
    ظهر یک‌شنبه‌ی من، جدول نیمه‌ تموم
    همه خونه‌هاش سیاه، روی خونه جغد شوم
    صفحه‌ی کهنه‌ی یادداشتای من
    گفت دوشنبه روز میلاد منه
    اما شعر تو میگه که چشم من
    تو نخ ابره که بارون بزنه
    آخ اگه بارون بزنه
    غروب سه‌ شنبه خاکستری بود
    همه انگار نوک کوه رفته بودن
    به خودم هی زدم از اینجا برو
    اما موش خورده شناسنامه‌ی من
    عصر چارشنبه‌ی من
    عصر خوشبختی ما
    فصل گندیدن من
    فصل جون‌ سختی ما
    روز پنج‌ شنبه اومد
    مث سقائک پیر
    رو نوکش یه چیکه آب
    گف به من بگیر، بگیر
    جمعه حرف تازه‌ئی برام نداشت
    هر چی بود، پیش‌تر از این‌ها گفته‌ بود
    شنبه روز بدی بود، روز بی‌ حوصلگی وقت خوبی که می‌شد غزلی تازه بگی ظهر یک‌شنبه‌ی من، جدول نیمه‌ تموم همه خونه‌هاش سیاه، روی خونه جغد شوم صفحه‌ی کهنه‌ی یادداشتای من گفت دوشنبه روز میلاد منه اما شعر تو میگه که چشم من تو نخ ابره که بارون بزنه آخ اگه بارون بزنه آخ اگه بارون بزنه غروب سه‌ شنبه خاکستری بود همه انگار نوک کوه رفته بودن به خودم هی زدم از اینجا برو اما موش خورده شناسنامه‌ی من عصر چارشنبه‌ی من عصر خوشبختی ما فصل گندیدن من فصل جون‌ سختی ما روز پنج‌ شنبه اومد مث سقائک پیر رو نوکش یه چیکه آب گف به من بگیر، بگیر جمعه حرف تازه‌ئی برام نداشت هر چی بود، پیش‌تر از این‌ها گفته‌ بود
  • نام قطعه 9
    شبانه 2
  • مدت زمان قطعه 8
    04:35
  • نام قطعه 5
    کوچ بنفشه ها
  • نام قطعه 6
    dont cry for me
  • نام قطعه 8
    جمعه (بی کلام)
  • نام قطعه 2
    شبانه 1
  • نام قطعه 7
    آواز کرک
  • مدت زمان قطعه 1
    05:35
  • نام قطعه 1
    وحدت
  • متن ترانه قطعه 7
    بده... بدبد... چه امیدی؟ چه ایمانی؟
    کرک جان! خوب می خوانی
    من این آواز پاکت را درین غمگین خراب آباد
    چو بوی بالهای سوخته ت پرواز خواهم داد
    گرت دستی دهد با خویش در دنجی فراهم باش
    بخوان آواز تلخت را ، ولکن دل به غم مسپار
    کرک جان ! بنده ی دم باش
    بده... بد بد... راه هر پیک و پیغام خبر بسته ست
    ته تنها بال و پر، بال نظر بسته ست
    قفس تنگ است و در بسته ست
    کرک جان! راست گفتی، خوب خواندی، ناز آوازت
    من این آواز تلخت را بده... بد بد... دروغین بود هم لبخند و هم سوگند
    دروغین است هر سوگند و هر لبخند
    و حتی دلنشین آواز جفت تشنه ی پیوند
    من این غمگین سرودت را
    هم آواز پرستوهای آه خویشتن پرواز خواهم داد
    به شهر آواز خواهم داد
    بده... بدبد... چه پیوندی؟ چه پیمانی؟
    خوشا با خود نشستن، نرم نرمک اشکی افشاندن
    زدن پیمانه ای -دور از گرانان- هر شبی کنج شبستانی
    بده... بدبد... چه امیدی؟ چه ایمانی؟ کرک جان! خوب می خوانی من این آواز پاکت را درین غمگین خراب آباد چو بوی بالهای سوخته ت پرواز خواهم داد گرت دستی دهد با خویش در دنجی فراهم باش بخوان آواز تلخت را ، ولکن دل به غم مسپار کرک جان ! بنده ی دم باش بده... بد بد... راه هر پیک و پیغام خبر بسته ست ته تنها بال و پر، بال نظر بسته ست قفس تنگ است و در بسته ست کرک جان! راست گفتی، خوب خواندی، ناز آوازت من این آواز تلخت را بده... بد بد... دروغین بود هم لبخند و هم سوگند دروغین است هر سوگند و هر لبخند و حتی دلنشین آواز جفت تشنه ی پیوند من این غمگین سرودت را هم آواز پرستوهای آه خویشتن پرواز خواهم داد به شهر آواز خواهم داد بده... بدبد... چه پیوندی؟ چه پیمانی؟ کرک جان! خوب می خوانی خوشا با خود نشستن، نرم نرمک اشکی افشاندن زدن پیمانه ای -دور از گرانان- هر شبی کنج شبستانی
  • نام قطعه 3
    جمعه برای جمعه
  • نام قطعه 4
    هفته خاکستری
  • متن ترانه قطعه 3
    توی قاب خیس این پنجره‌ها
    عکسی از جمعه‌ی غمگین میبینم
    چه سیاهه به تنش رخت عزا
    تو چشاش ابرای سنگین می‌بینم
    داره از ابر سیاه خون میچکه
    جمعه‌ها خون جای بارون میچکه
    نفسم در نمیاد جمعه‌ها سر نمیاد
    کاش می‌بستم چشامو این ازم بر نمیاد
    عمر جمعه به هزار سال میرسه
    جمعه‌ها غم دیگه بیداد میکنه
    آدم از دست خودش خسته میشه
    با لبای بسته فریاد میکنه
    جمعه وقت رفتنه موسم دل کندنه
    خنجر از پشت میزنه اون که همراه منه
    توی قاب خیس این پنجره‌ها عکسی از جمعه‌ی غمگین میبینم چه سیاهه به تنش رخت عزا تو چشاش ابرای سنگین می‌بینم داره از ابر سیاه خون میچکه جمعه‌ها خون جای بارون میچکه نفسم در نمیاد جمعه‌ها سر نمیاد کاش می‌بستم چشامو این ازم بر نمیاد داره از ابر سیاه خون میچکه جمعه‌ها خون جای بارون میچکه عمر جمعه به هزار سال میرسه جمعه‌ها غم دیگه بیداد میکنه آدم از دست خودش خسته میشه با لبای بسته فریاد میکنه داره از ابر سیاه خون میچکه جمعه‌ها خون جای بارون میچکه جمعه وقت رفتنه موسم دل کندنه خنجر از پشت میزنه اون که همراه منه داره از ابر سیاه خون میچکه جمعه‌ها خون جای بارون میچکه
  • متن ترانه قطعه 1
    والا پیام دار محمد
    گفتی که یک دیار
    هرگز به ظلم و جور
    نمی‌ماند بر پا و استوار
    آن گاه تمثیل وار
    کشیدی عبای وحدت
    بر سر پاکان روزگار
    در تنگ پرتبرک آن نازنین عبا
    دیرینه، ای محمد
    جا هست بیش و کم آزاده را
    که تیغ کشیده است بر ستم
    والا پیام دار محمد گفتی که یک دیار هرگز به ظلم و جور نمی‌ماند بر پا و استوار آن گاه تمثیل وار کشیدی عبای وحدت بر سر پاکان روزگار در تنگ پرتبرک آن نازنین عبا دیرینه، ای محمد جا هست بیش و کم آزاده را که تیغ کشیده است بر ستم والا پیام دار محمد
  • متن ترانه قطعه 9
    کوچه‌ها باریکن دکون‌ها بسته‌س
    خونه‌ها تاریکن طاق‌ها شکسته‌س
    از صدا افتاده تار و کمونچه
    مرده میبرن کوچه به کوچه
    نگاه کن مرده‌ها به مرده نمیرن
    حتی به شمع جون سپرده نمیرن
    شکل فانوسی‌ان که اگه خاموشه
    واسه نفت نیست
    هنوز یه عالم نفت توشه
    جماعت من دیگه حوصله ندارم
    به خوب امید و از بد گله ندارم
    گرچه از دیگرون فاصله ندارم
    کاری با کار این قافله ندارم
    کوچه‌ها باریکن دکون‌ها بسته‌س خونه‌ها تاریکن طاق‌ها شکسته‌س از صدا افتاده تار و کمونچه مرده میبرن کوچه به کوچه نگاه کن مرده‌ها به مرده نمیرن حتی به شمع جون سپرده نمیرن شکل فانوسی‌ان که اگه خاموشه واسه نفت نیست هنوز یه عالم نفت توشه جماعت من دیگه حوصله ندارم به خوب امید و از بد گله ندارم گرچه از دیگرون فاصله ندارم کاری با کار این قافله ندارم
  • متن ترانه قطعه 2
    یه شب مهتاب
    ماه می‌آد تو خواب
    منو می‌بره
    کوچه به کوچه
    باغ انگوری
    باغ آلوچه
    دره به دره
    صحرا به صحرا
    اون جا که شبا
    پشت بیشه‌ها
    یه پری می‌آد
    ترسون و لرزون
    پاشو می‌ذاره
    تو آب چشمه
    شونه‌ می‌کنه
    موی پریشون
    ته اون دره
    یکه و تنها
    تک‌ درخت بید
    شاد و پرامید
    می‌کنه به ناز
    دس‌شو دراز
    که یه ستاره
    بچکه مث
    یه چیکه بارون
    به جای میوه‌ش
    سر یه شاخه‌ش
    بشه آویزون
    از توی زندون
    مث شب‌پره
    با خودش بیرون
    می‌بره اون‌ جا
    که شب سیا
    تا دم سحر
    شهیدای شهر
    با فانوس خون
    جار می‌کشن
    تو خیابونا
    سر میدونا
    عمو یادگار
    مرد کینه‌دار
    مستی یا هش‌یار
    خوابی یا بیدار؟
    مستیم و هشیار
    خوابیم و بیدار
    آخرش یه شب
    ماه می‌آد بیرون
    از سر اون کوه
    بالای دره
    روی این میدون
    رد می‌شه خندون
    یه شب ماه می‌آد
    یه شب مهتاب ماه می‌آد تو خواب منو می‌بره کوچه به کوچه باغ انگوری باغ آلوچه دره به دره صحرا به صحرا اون جا که شبا پشت بیشه‌ها یه پری می‌آد ترسون و لرزون پاشو می‌ذاره تو آب چشمه شونه‌ می‌کنه موی پریشون یه شب مهتاب ماه می‌آد تو خواب منو می‌بره ته اون دره اون‌ جا که شبا یکه و تنها تک‌ درخت بید شاد و پرامید می‌کنه به ناز دس‌شو دراز که یه ستاره بچکه مث یه چیکه بارون به جای میوه‌ش سر یه شاخه‌ش بشه آویزون یه شب مهتاب ماه می‌آد تو خواب منو می‌بره از توی زندون مث شب‌پره با خودش بیرون می‌بره اون‌ جا که شب سیا تا دم سحر شهیدای شهر با فانوس خون جار می‌کشن تو خیابونا سر میدونا عمو یادگار مرد کینه‌دار مستی یا هش‌یار خوابی یا بیدار؟ مستیم و هشیار شهیدای شهر خوابیم و بیدار شهیدای شهر آخرش یه شب ماه می‌آد بیرون از سر اون کوه بالای دره روی این میدون رد می‌شه خندون یه شب ماه می‌آد یه شب ماه می‌آد
  • متن ترانه قطعه 10
    رستنی‌ها کم نیست
    من و تو کم بودیم
    خشک و پژمرده و تا روی زمین خم بودیم
    گفتنی‌‌ها کم نیست
    من و تو کم گفتیم
    مثل هذیان دم مرگ
    از آغاز چنین درهم و برهم گفتیم
    دیدنی‌‌ها کم نیست
    من و تو کم دیدیم
    بی‌سبب از پاییز
    جای‌ میلاد اقاقی‌ها را پرسیدیم
    چیدنی‌ها کم نیست
    من و تو کم چیدیم
    وقت گل دادن عشق روی دار قالی‌
    بی‌سبب حتا پرتاب گل سرخی‌ را ترسیدیم
    خواندنی‌‌ها کم نیست
    من و تو کم خواندیم
    من و تو ساده‌ترین شکل سرودن را در معبر باد
    با دهانی‌ بسته وا ماندیم
    من و تو اما در میدان‌ها
    اینک اندازه‌ی ما می‌خوانیم
    ما به اندازه‌ی ما می‌بینیم
    ما به اندازه‌ی ما می‌چینیم
    ما به اندازه‌ی ما می‌گوییم
    ما به اندازه‌ی ما می‌روییم
    من و تو
    کم نه، که باید شب بی‌‌رحم و گل مریم و بیداری شبنم باشیم
    خم نه و در هم نه و کم هم نه، که می‌باید با هم باشیم
    من و تو حق داریم
    در شب این جنبش نبض آدم باشیم
    که به اندازه‌ی ما هم شده با هم باشیم
    رستنی‌ها کم نیست من و تو کم بودیم خشک و پژمرده و تا روی زمین خم بودیم گفتنی‌‌ها کم نیست من و تو کم گفتیم مثل هذیان دم مرگ از آغاز چنین درهم و برهم گفتیم دیدنی‌‌ها کم نیست من و تو کم دیدیم بی‌سبب از پاییز جای‌ میلاد اقاقی‌ها را پرسیدیم چیدنی‌ها کم نیست من و تو کم چیدیم وقت گل دادن عشق روی دار قالی‌ بی‌سبب حتا پرتاب گل سرخی‌ را ترسیدیم خواندنی‌‌ها کم نیست من و تو کم خواندیم من و تو ساده‌ترین شکل سرودن را در معبر باد با دهانی‌ بسته وا ماندیم من و تو کم بودیم من و تو اما در میدان‌ها اینک اندازه‌ی ما می‌خوانیم ما به اندازه‌ی ما می‌بینیم ما به اندازه‌ی ما می‌چینیم ما به اندازه‌ی ما می‌گوییم ما به اندازه‌ی ما می‌روییم من و تو کم نه، که باید شب بی‌‌رحم و گل مریم و بیداری شبنم باشیم من و تو خم نه و در هم نه و کم هم نه، که می‌باید با هم باشیم من و تو حق داریم در شب این جنبش نبض آدم باشیم من و تو حق داریم که به اندازه‌ی ما هم شده با هم باشیم گفتنی‌‌ها کم نیست
  • متن ترانه قطعه 11
    تو هم با من نبودی
    مثل من با من
    و حتا مثل تن با من
    آن که می‌پنداشتم باید هوا باشد
    و یا حتی، گمان می‌کردم این تو
    باید از خیل خبرچینان جدا باشد
    تو هم از ما نبودی
    آن که ذات درد را باید صدا باشد
    و یا با من، چنان هم‌سفره‌ی شب
    باید از جنس من و عشق و خدا باشد
    تو هم مومن نبودی
    بر گلیم ما و حتا در حریم ما
    ساده‌دل بودم که می‌پنداشتم
    دستان نا اهل تو باید مثل هر عاشق رها باشد
    تو هم با من نبودی یار
    ای آوار
    ای سیل مصیبت‌بار
    تو هم با من نبودی مثل من با من و حتا مثل تن با من تو هم با من نبودی آن که می‌پنداشتم باید هوا باشد و یا حتی، گمان می‌کردم این تو باید از خیل خبرچینان جدا باشد تو هم با من نبودی تو هم با من نبودی تو هم از ما نبودی آن که ذات درد را باید صدا باشد و یا با من، چنان هم‌سفره‌ی شب باید از جنس من و عشق و خدا باشد تو هم از ما نبودی تو هم مومن نبودی بر گلیم ما و حتا در حریم ما ساده‌دل بودم که می‌پنداشتم دستان نا اهل تو باید مثل هر عاشق رها باشد تو هم از ما نبودی تو هم مومن نبودی بر گلیم ما و حتا در حریم ما ساده‌دل بودم که می‌پنداشتم دستان نا اهل تو باید مثل هر عاشق رها باشد تو هم از ما نبودی تو هم با من نبودی یار ای آوار ای سیل مصیبت‌بار