آلبوم موسیقی خداوندان اسرار اثر همایون شجریان و سهراب پور ناظری

Lords Of Secrets by Homayun Shajariyan And Sohrab Pour Nazeri Music Album

  • سایر توضیحات: - همراه با اثری از «کیخسرو پورناظری» - نوازنده بربت: آزاد میرزا پور - نوازنده دف: حسین رضایی نیا - نوازنده سازهای کوبه‌ای: همایون نصیری، محمت آکاتای - نوازنده کوزه: آیین مشکاتیان - نوازنده دودوک: آرشاک ساهاکیان - گیتار بیس: آرین کشیشی - همراه با اثری از «کیخسرو پورناظری» - نوازنده بربت: آزاد میرزا پور - نوازنده دف: حسین رضایی نیا - نوازنده سازهای کوبه‌ای: همایون نصیری، محمت آکاتای - نوازنده کوزه: آیین مشکاتیان - نوازنده دودوک: آرشاک ساهاکیان - گیتار بیس: آرین کشیشی
  • فرمت: Audio Disc
  • تعداد دیسک: یک
  • ناشر: ایران گام
  • نام خواننده و صاحب اثر: همایون شجریان، سهراب پور ناظری
  • سال تولید: 1394
  • مرجع صادر کننده: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
  • شماره پروانه یا مجوز: 94-8893
  • متن ترانه قطعه 6: خداوند خداوندان اسرار زهی خورشید در خورشید انوار ز عشق حسن تو خوبان مه رو به رقص اندر مثال چرخ دوار اگر خواهی عطای جاودانی ز عالم‌های باقی ملک بسیار از آن باده که ویرانی هوش است ز شمس حق و دین بستان و هش دار خداوند خداوندان اسرار زهی خورشید در خورشید انوار ز عشق حسن تو خوبان مه رو به رقص اندر مثال چرخ دوار اگر خواهی عطای جاودانی ز عالم‌های باقی ملک بسیار از آن باده که ویرانی هوش است ز شمس حق و دین بستان و هش دار
  • متن ترانه قطعه 4: مهتاب به نور دامن شب بشکافت می نوش دمی بهتر از این نتوان یافت می نوش و میندیش که مهتاب بسی اندر سر گور یک به یک خواهد تافت چون عهده نمی‌شود کسی فردا را حالی خوش کن تو این دل شیدا را می نوش به ماهتاب ای ماه که ماه بسیار بتابد و نیابد ما را مـن هیچندانم که مرا آن که سرشت از اهل بهشت کرد یا دوزخ زشت جامی و بتی و بربطی بر لب کشت این هر سه مرا نقد و ترا نسیه بهشت ابر آمد و زار بر سر سبزه گریست بی باده گلرنگ نمی‌شاید زیست این سبزه که امروز تماشا گه ماست تا سبزه خاک ما تماشا گه کیست؟ مهتاب به نور دامن شب بشکافت می نوش دمی بهتر از این نتوان یافت می نوش و میندیش که مهتاب بسی اندر سر گور یک به یک خواهد تافت چون عهده نمی‌شود کسی فردا را حالی خوش کن تو این دل شیدا را می نوش به ماهتاب ای ماه که ماه بسیار بتابد و نیابد ما را مـن هیچ ندانم که مرا آن که سرشت از اهل بهشت کرد یا دوزخ زشت جامی و بتی و بربطی بر لب کشت این هر سه مرا نقد و ترا نسیه بهشت ابر آمد و زار بر سر سبزه گریست بی باده گلرنگ نمی‌شاید زیست این سبزه که امروز تماشا گه ماست تا سبزه خاک ما تماشا گه کیست؟
  • نام قطعه 5: تکنوازی تنبور
  • نام قطعه 6: تصنیف
  • ترانه سرا قطعه 6: مولوی
  • ترانه سرا قطعه 8: حافظ
  • نام قطعه 8: تصنیف
  • ترانه سرا قطعه 2: مولوی
  • نام قطعه 2: آواز
  • نام قطعه 7: گروه نوازی کوبه‌ای
  • نام قطعه 1: دیباچه
  • نام قطعه 3: دیباچه
  • نام قطعه 4: تصنیف
  • متن ترانه قطعه 8: جانا چه گویم شرح فراقت چشمی و صد نم جانی و صد آه ای بخت سرکش تنگش به بر کش گه جام زر کش گه لعل دلخواه آیین تقوا ما نیز دانیم لیکن چه چاره با بخت گمرها ما شیخ و واعظ کمتر شناسیم یا جام باده یا قصه کوتاه مهر تو عکسی بر ما نیفکند آیینه رویا آه از دلت آه ای دل تا کسی وصلش نخواهد خون بایدش خورد در گاه و بی گاه جانا چه گویم شرح فراقت چشمی و صد نم جانی و صد آه ای بخت سرکش تنگش به بر کش گه جام زر کش گه لعل دلخواه آیین تقوا ما نیز دانیم لیکن چه چاره با بخت گمرها ما شیخ و واعظ کمتر شناسیم یا جام باده یا قصه کوتاه مهر تو عکسی بر ما نیفکند آیینه رویا آه از دلت آه ای دل تا کسی وصلش نخواهد خون بایدش خورد در گاه و بی گاه
  • ترانه سرا قطعه 4: خیام
  • متن ترانه قطعه 2: بیا کز عشق تو دیوانه گشتم و گر شهری بدم ویرانه گشتم ز عشق تو ز خان و مان بریدم به درد عشق تو همخانه گشتم چیان کاهل بدم کان را نگویم چو دیدم روی تو مردانه گشتم چو خویش جان خود جان تو دیدم ز خویشان بهر تو بیگانه گشتم فسانه عاشقان خواندم شب و روز کنون در عشق تو افسانه گشتم به جان جمله مستان که مستم بگیر ای دلبر عیار دستم به جان جمله جانبازان که جانم به جان رستگارانش که رستم عطار دوار دفتر باره بودم زبردست ادیبان می‌نشستم چو دیدم لوح پیشانی ساقی شدم مست و قلم‌ها را شکستم مرا گفتی بدر پرده دریدم مرا گفتی قدح بشکن شکستم مرا گفتی ببر از جمله یاران بکندم از همه دل در تو بستم بیا کز عشق تو دیوانه گشتم و گر شهری بدم ویرانه گشتم ز عشق تو ز خان و مان بریدم به درد عشق تو همخانه گشتم چیان کاهل بدم کان را نگویم چو دیدم روی تو مردانه گشتم چو خویش جان خود جان تو دیدم ز خویشان بهر تو بیگانه گشتم فسانه عاشقان خواندم شب و روز کنون در عشق تو افسانه گشتم به جان جمله مستان که مستم بگیر ای دلبر عیار دستم به جان جمله جانبازان که جانم به جان رستگارانش که رستم عطار دوار دفتر باره بودم زبردست ادیبان می‌نشستم چو دیدم لوح پیشانی ساقی شدم مست و قلم‌ها را شکستم مرا گفتی بدر پرده دریدم مرا گفتی قدح بشکن شکستم مرا گفتی ببر از جمله یاران بکندم از همه دل در تو بستم
+ موارد بیشتر - بستن

کد محصول:1128762

قیمت : ناموجود

نقد و بررسی

آلبوم موسیقی خداوندان اسرار اثر همایون شجریان و سهراب پور ناظری

Lords Of Secrets by Homayun Shajariyan And Sohrab Pour Nazeri Music Album

«خداوندان اسرار» نام جدیدترین آلبوم موسیقی سنتی است که «همایون شجریان» و «سهراب پور ناظری» آن را پدید آورده‌اند. در این آلبوم قطعه‌ای از استاد «کیخسرو پور ناظری» به نام «یاوران» نیز آمده است. «خداوندان اسرار» شامل دو قسمت می‌شود: «ساز و آواز» در مقام اصفهان با اشعار «مولانا» و «رهایی» شامل سه بخش «مهتاب، خداوندان اسرار، جانی و صد آه» با اشعار «مولانا»، «حافظ» و «خیام». دو قطعه موسیقی بی‌کلام تکنوازی تنبور و گروه نوازی کوبه‌ای نیز در این آلبوم وجود دارد. در آلبوم موسیقی «خداوندان اسرار» نوازندگی بربط، دف، سازهای کوبه‌ای، کوزه، دودوک و گیتار بیس را به ترتیب «آزاد میرزا پور»، «حسین رضایی نیا»، «همایون نصیری» و «محمت آکای»، «آیین مشکاتیان»، «آرشاک ساهاکیان» و «آرین کشیشی» بر عهده دارند. «خداوندان اسرار» اولین اثر از پروژه‌ «آیینه‌ها» است که قرار است در پنج سی‌دی به صورت صوتی و تصویری با نام های «خداوندان اسرار»، «آیینه‌ها» و «آن سوی آیینه‌ها» به کارگردانی «رخشان بنی‌اعتماد» منتشر شود. آلبوم موسیقی «خداوندان اسرار» اثری از «همایون شجریان» و «سهراب پور ناظری» با حمایت موسسه فرهنگی و هنری «ایران گام» در قالب یک حلقه سی‌دی صوتی منتشر شده و در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است.

مشخصات فنی

آلبوم موسیقی خداوندان اسرار اثر همایون شجریان و سهراب پور ناظری

Lords Of Secrets by Homayun Shajariyan And Sohrab Pour Nazeri Music Album

مشخصات

  • سایر توضیحات
    - همراه با اثری از «کیخسرو پورناظری»
    - نوازنده بربت: آزاد میرزا پور
    - نوازنده دف: حسین رضایی نیا
    - نوازنده سازهای کوبه‌ای: همایون نصیری، محمت آکاتای
    - نوازنده کوزه: آیین مشکاتیان
    - نوازنده دودوک: آرشاک ساهاکیان
    - گیتار بیس: آرین کشیشی
    - همراه با اثری از «کیخسرو پورناظری» - نوازنده بربت: آزاد میرزا پور - نوازنده دف: حسین رضایی نیا - نوازنده سازهای کوبه‌ای: همایون نصیری، محمت آکاتای - نوازنده کوزه: آیین مشکاتیان - نوازنده دودوک: آرشاک ساهاکیان - گیتار بیس: آرین کشیشی
  • فرمت
    Audio Disc
  • تعداد دیسک
    یک
  • ناشر
    ایران گام
  • نام خواننده و صاحب اثر
    همایون شجریان، سهراب پور ناظری
  • سال تولید
    1394
  • مرجع صادر کننده
    وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
  • شماره پروانه یا مجوز
    94-8893
  • متن ترانه قطعه 6
    خداوند خداوندان اسرار
    زهی خورشید در خورشید انوار
    ز عشق حسن تو خوبان مه رو
    به رقص اندر مثال چرخ دوار
    اگر خواهی عطای جاودانی
    ز عالم‌های باقی ملک بسیار
    از آن باده که ویرانی هوش است
    ز شمس حق و دین بستان و هش دار
    خداوند خداوندان اسرار زهی خورشید در خورشید انوار ز عشق حسن تو خوبان مه رو به رقص اندر مثال چرخ دوار اگر خواهی عطای جاودانی ز عالم‌های باقی ملک بسیار از آن باده که ویرانی هوش است ز شمس حق و دین بستان و هش دار
  • متن ترانه قطعه 4
    مهتاب به نور دامن شب بشکافت
    می نوش دمی بهتر از این نتوان یافت
    می نوش و میندیش که مهتاب بسی
    اندر سر گور یک به یک خواهد تافت
    چون عهده نمی‌شود کسی فردا را
    حالی خوش کن تو این دل شیدا را
    می نوش به ماهتاب ای ماه که ماه
    بسیار بتابد و نیابد ما را
    مـن هیچندانم که مرا آن که سرشت
    از اهل بهشت کرد یا دوزخ زشت
    جامی و بتی و بربطی بر لب کشت
    این هر سه مرا نقد و ترا نسیه بهشت
    ابر آمد و زار بر سر سبزه گریست
    بی باده گلرنگ نمی‌شاید زیست
    این سبزه که امروز تماشا گه ماست
    تا سبزه خاک ما تماشا گه کیست؟
    مهتاب به نور دامن شب بشکافت می نوش دمی بهتر از این نتوان یافت می نوش و میندیش که مهتاب بسی اندر سر گور یک به یک خواهد تافت چون عهده نمی‌شود کسی فردا را حالی خوش کن تو این دل شیدا را می نوش به ماهتاب ای ماه که ماه بسیار بتابد و نیابد ما را مـن هیچ ندانم که مرا آن که سرشت از اهل بهشت کرد یا دوزخ زشت جامی و بتی و بربطی بر لب کشت این هر سه مرا نقد و ترا نسیه بهشت ابر آمد و زار بر سر سبزه گریست بی باده گلرنگ نمی‌شاید زیست این سبزه که امروز تماشا گه ماست تا سبزه خاک ما تماشا گه کیست؟
  • نام قطعه 5
    تکنوازی تنبور
  • نام قطعه 6
    تصنیف
  • ترانه سرا قطعه 6
    مولوی
  • ترانه سرا قطعه 8
    حافظ
  • نام قطعه 8
    تصنیف
  • ترانه سرا قطعه 2
    مولوی
  • نام قطعه 2
    آواز
  • نام قطعه 7
    گروه نوازی کوبه‌ای
  • نام قطعه 1
    دیباچه
  • نام قطعه 3
    دیباچه
  • نام قطعه 4
    تصنیف
  • متن ترانه قطعه 8
    جانا چه گویم شرح فراقت
    چشمی و صد نم جانی و صد آه
    ای بخت سرکش تنگش به بر کش
    گه جام زر کش گه لعل دلخواه
    آیین تقوا ما نیز دانیم
    لیکن چه چاره با بخت گمرها
    ما شیخ و واعظ کمتر شناسیم
    یا جام باده یا قصه کوتاه
    مهر تو عکسی بر ما نیفکند
    آیینه رویا آه از دلت آه
    ای دل تا کسی وصلش نخواهد
    خون بایدش خورد در گاه و بی گاه
    جانا چه گویم شرح فراقت چشمی و صد نم جانی و صد آه ای بخت سرکش تنگش به بر کش گه جام زر کش گه لعل دلخواه آیین تقوا ما نیز دانیم لیکن چه چاره با بخت گمرها ما شیخ و واعظ کمتر شناسیم یا جام باده یا قصه کوتاه مهر تو عکسی بر ما نیفکند آیینه رویا آه از دلت آه ای دل تا کسی وصلش نخواهد خون بایدش خورد در گاه و بی گاه
  • ترانه سرا قطعه 4
    خیام
  • متن ترانه قطعه 2
    بیا کز عشق تو دیوانه گشتم
    و گر شهری بدم ویرانه گشتم
    ز عشق تو ز خان و مان بریدم
    به درد عشق تو همخانه گشتم
    چیان کاهل بدم کان را نگویم
    چو دیدم روی تو مردانه گشتم
    چو خویش جان خود جان تو دیدم
    ز خویشان بهر تو بیگانه گشتم
    فسانه عاشقان خواندم شب و روز
    کنون در عشق تو افسانه گشتم
    به جان جمله مستان که مستم
    بگیر ای دلبر عیار دستم
    به جان جمله جانبازان که جانم
    به جان رستگارانش که رستم
    عطار دوار دفتر باره بودم
    زبردست ادیبان می‌نشستم
    چو دیدم لوح پیشانی ساقی
    شدم مست و قلم‌ها را شکستم
    مرا گفتی بدر پرده دریدم
    مرا گفتی قدح بشکن شکستم
    مرا گفتی ببر از جمله یاران
    بکندم از همه دل در تو بستم
    بیا کز عشق تو دیوانه گشتم و گر شهری بدم ویرانه گشتم ز عشق تو ز خان و مان بریدم به درد عشق تو همخانه گشتم چیان کاهل بدم کان را نگویم چو دیدم روی تو مردانه گشتم چو خویش جان خود جان تو دیدم ز خویشان بهر تو بیگانه گشتم فسانه عاشقان خواندم شب و روز کنون در عشق تو افسانه گشتم به جان جمله مستان که مستم بگیر ای دلبر عیار دستم به جان جمله جانبازان که جانم به جان رستگارانش که رستم عطار دوار دفتر باره بودم زبردست ادیبان می‌نشستم چو دیدم لوح پیشانی ساقی شدم مست و قلم‌ها را شکستم مرا گفتی بدر پرده دریدم مرا گفتی قدح بشکن شکستم مرا گفتی ببر از جمله یاران بکندم از همه دل در تو بستم