آلبوم موسیقی نه فرشته ام نه شیطان اثر همایون شجریان
Na Fereshteham Na Sheytan Music Album by Homayun Shajarian
- فرمت: Audio Disc
- نوع بسته بندی: دیجی پک
- تعداد دیسک: یک
- ناشر: ایران گام
- سال تولید: 1392
- مرجع صادر کننده: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
- نوازندگان: فلیپ برزینا، استفانی بیبو، دیوید ریدر، پیتر ماسک، جوری فنکوجن، ناتالی لفرنایس، نیومی لفرنایس، ایوان باتمر، کلیو تیلتن، الیزابت چیهو، شین کاراسکو، جوان د مارس، آندره گرباتنکو، راب اشلی، آلدن کوهن، ست اوسبورن، تهمورس پورناظری، شجاعت حسینخان، سهراب پورناظری
- شماره پروانه یا مجوز: 92-8082
- خلاصه: ترانهسرا: سیمین بهبهانی، حسین منزوی، محمدرضا شفیعی کدکنی، مولانا آهنگساز: تهمورس پورناظری ترانهسرا: سیمین بهبهانی، حسین منزوی، محمدرضا شفیعی کدکنی، مولانا آهنگساز: تهمورس پورناظری
- متن ترانه قطعه 6: ای همدم روزگار چونی بی من؟ ای مونس و غمگسار چونی بی من؟ من با رخ چون خزان زردم بی تو تو با رخ چون بهار چونی بی من؟ ای زندگی تن و توانم همه تو جانی و دلی ای دل و جانم همه تو تو هستی من شدی از آنی همه من من نیست شدم در تو از آنم همه تو عشقت به دلم درآمد و شاد برفت باز آمد و رخت خویش بنهاد برفت گفتم به تکلف دو سه روزی بنشین بنشست و کنون رفتنش از یاد برفت ای در دل من میل و تمنا همه تو واندر سر من مایهی سودا همه تو هرچند به روزگار در مینگرم هر چند به روزگار در مینگرم امروز همه تویی، امروز همه تویی و فردا همه تو، فردا همه تو ای همدم روزگار چونی بی من؟ ای مونس و غمگسار چونی بی من؟ من با رخ چون خزان زردم بی تو تو با رخ چون بهار چونی بی من؟ ای زندگی تن و توانم همه تو جانی و دلی ای دل و جانم همه تو تو هستی من شدی از آنی همه من من نیست شدم در تو از آنم همه تو ای همدم روزگار چونی بی من؟ ای مونس و غمگسار چونی بی من؟ من با رخ چون خزان زردم بی تو تو با رخ چون بهار چونی بی من؟ عشقت به دلم درآمد و شاد برفت باز آمد و رخت خویش بنهاد برفت گفتم به تکلف دو سه روزی بنشین بنشست و کنون رفتنش از یاد برفت ای همدم روزگار چونی بی من؟ ای مونس و غمگسار چونی بی من؟ من با رخ چون خزان زردم بی تو تو با رخ چون بهار چونی بی من؟ ای در دل من میل و تمنا همه تو واندر سر من مایهی سودا همه تو هرچند به روزگار در مینگرم هر چند به روزگار در مینگرم امروز همه تویی، امروز همه تویی و فردا همه تو، فردا همه تو ای همدم روزگار چونی بی من؟ ای مونس و غمگسار چونی بی من؟ من با رخ چون خزان زردم بی تو تو با رخ چون بهار چونی بی من؟
- آهنگساز قطعه 8: تهمورس پورناظری
- متن ترانه قطعه 5: نه فرشتهام، نه شیطان، کیام و چیام؟ همینم نه ز بادم و نَزآتش که نوادهی زمینم! منم و چراغ خُردی که بمیرد از نسیمی نه سپیده دم به دستم نه ستاره بر جبینم نه فرشته ام، نه شیطان، کیام و چیام؟ همینم منم و ردای تنگی که به جز من اش نگنجد نه فلک بر آستانم، نه خدا در آستینم نه حق حقم، نه نا حق نه بدم، نه خوب مطلق سیه و سپیدم ابلق که به نیک و بد عجینم تب بوسهایم از آن لب، به غنیمت است امشب که نه آگهم که فردا، چه نشسته در کمینم نزنم نمک به زخمی که همیشگیست، باری که نه خستهی نخستین، نه خراب آخرینم نه فرشته ام، نه شیطان نه فرشتهام، نه شیطان، کیام و چیام؟ همینم نه ز بادم و نَزآتش که نوادهی زمینم! منم و چراغ خُردی که بمیرد از نسیمی نه سپیده دم به دستم نه ستاره بر جبینم نه فرشته ام، نه شیطان، کیام و چیام؟ همینم منم و ردای تنگی که به جز من اش نگنجد منم و ردای تنگی که به جز من اش نگنجد نه فلک بر آستانم، نه خدا در آستینم نه حق حقم، نه نا حق نه بدم، نه خوب مطلق سیه و سپیدم ابلق که به نیک و بد عجینم تب بوسهایم از آن لب، به غنیمت است امشب که نه آگهم که فردا، چه نشسته در کمینم منم و ردای تنگی که به جز من اش نگنجد نه فلک بر آستانم، نه خدا در آستینم نزنم نمک به زخمی که همیشگیست، باری که نه خستهی نخستین، نه خراب آخرینم که نه خستهی نخستین، نه خراب آخرینم نه فرشته ام، نه شیطان
- مدت زمان قطعه 4: 05:15
- متن ترانه قطعه 4: رفت آن سوار کولی با خود تورا نبرده شب مانده است و با شب تاریکی فشرده کولی! کنار آتش رقص شبانهات کو؟ شادی چرا رمیده؟ آتش چرا فسرده؟ رفت آن که پیش پایش دریا ستاره کردی چشمان مهربانش یک قطره ناسترده رفت آن سوار کولی با خود تو را نبرده میرفت گَرد راهش از دود آه تیره نیلوفرانه در باد پیچیده تاب خورده سودای همرهی را گیسو به باد دادی رفت آن سوار و با خود یک تار مو نبرده یک تار مو نبرده رفت آن سوار کولی با خود تورا نبرده رفت آن سوار کولی با خود تورا نبرده شب مانده است و با شب تاریکی فشرده کولی! کنار آتش رقص شبانهات کو؟ شادی چرا رمیده؟ آتش چرا فسرده؟ رفت آن که پیش پایش دریا ستاره کردی رفت آن که پیش پایش دریا ستاره کردی چشمان مهربانش یک قطره ناسترده رفت آن سوار کولی با خود تو را نبرده میرفت گَرد راهش از دود آه تیره نیلوفرانه در باد پیچیده تاب خورده سودای همرهی را گیسو به باد دادی رفت آن سوار و با خود یک تار مو نبرده یک تار مو نبرده
- مدت زمان قطعه 8: 07:23
- نام قطعه 5: همه هیچم
- آهنگساز قطعه 5: تهمورس پورناظری
- مدت زمان قطعه 5: 05:31
- نام قطعه 6: چونی بی من
- آهنگساز قطعه 6: تهمورس پورناظری
- ترانه سرا قطعه 6: مولانا مولانا
- مدت زمان قطعه 6: 07:32
- ترانه سرا قطعه 8: محمدرضا شفیعی کدکنی
- نام قطعه 8: در حصار شب
- آهنگساز قطعه 1: تهمورس پورناظری
- مدت زمان قطعه 2: 06:01
- ترانه سرا قطعه 2: حسین منزوی حسین منزوی
- آهنگساز قطعه 2: تهمورس پورناظری
- نام قطعه 2: درون آینه
- نام قطعه 7: شَتَک
- مدت زمان قطعه 1: 05:17
- آهنگساز قطعه 4: تهمورس پورناظری
- ترانه سرا قطعه 1: سیمین بهبهانی سیمین بهبهانی
- آهنگساز قطعه 7: تهمورس پورناظری
- مدت زمان قطعه 7: 05:22
- نام قطعه 1: چرا رفتی
- متن ترانه قطعه 7: شتک زده است به خورشید، خون بسیاران بر آسمان که شنیده است از زمین باران از زمین باران دریده شد گلوی نی زنان عشق نواز به نیزهها که بریدندشان ز نیزاران نسیم نیست؟ نه بیم است بیم دار شدن که لرزه میفکند بر تن سپیداران سراب امن و امان است این نه امن و امان که ره زده است فریبش با باور یاران چو چاه ریخته، آوار میشوم بر خویش که شب رسیده و ویرانترند، بیماران برای من سخن از من مگو به دلجویی سخن مگو به دلجویی مگیر آینه، مگیر آینه پیش ز خویش بیزاران کجا به سنگرس دیو و سنگ بارانش در آبگینه حصاری شوند هوشیاران شتک زده است به خورشید، خون بسیاران شتک زده است به خورشید، خون بسیاران بر آسمان که شنیده است از زمین باران از زمین باران دریده شد گلوی نی زنان عشق نواز به نیزهها که بریدندشان ز نیزاران دریده شد گلوی نی زنان عشق نواز به نیزهها که بریدندشان ز نیزاران نسیم نیست؟ نه بیم است بیم دار شدن نسیم نیست؟ نه بیم است بیم دار شدن که لرزه میفکند بر تن سپیداران سراب امن و امان است این نه امن و امان که ره زده است فریبش با باور یاران چو چاه ریخته، آوار میشوم بر خویش که شب رسیده و ویرانترند، بیماران برای من سخن از من مگو به دلجویی سخن مگو به دلجویی مگیر آینه، مگیر آینه پیش ز خویش بیزاران کجا به سنگرس دیو و سنگ بارانش در آبگینه حصاری شوند هوشیاران در آبگینه حصاری شوند هوشیاران شتک زده است به خورشید، خون بسیاران
- ترانه سرا قطعه 3: هومن ذکایی
- ترانه سرا قطعه 7: حسین منزوی
- نام قطعه 3: دل به دل
- مدت زمان قطعه 3: 05:33
- نام قطعه 4: کولی
- ترانه سرا قطعه 5: حسین منزوی
- متن ترانه قطعه 8: نفسم گرفت از این شب در این حصار بشکن در این حصار جادویی روزگار بشکن تو که ترجمان صبحی به ترنم و ترانه لب زخم دیده بگشا صف انتظار بشکن چو شقایق از دل سنگ برآر رایت خون به جنون صلابت صخرهی کوهسار بشکن سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی تو خود آفتاب خود باش و طلسم کار بشکن بسرای تا که هستی که سرودنست بودن به ترنمی، به ترنمی، دژ وحشت این دیار بشکن شب غارت تتاران همه سو فکنده سایه تو به آذرخشی این سایهی دیوسار بشکن ز برون کسی نیاید چو به یاری تو اینجا تو ز خویشتن برون آ، سپه تتار بشکن نفسم گرفت از این شب در این حصار بشکن در این حصار جادویی روزگار بشکن نفسم گرفت از این شب در این حصار بشکن در این حصار جادویی روزگار بشکن تو که ترجمان صبحی به ترنم و ترانه لب زخم دیده بگشا صف انتظار بشکن چو شقایق از دل سنگ برآر رایت خون به جنون صلابت صخرهی کوهسار بشکن تو که ترجمان صبحی به ترنم و ترانه لب زخم دیده بگشا صف انتظار بشکن سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی تو خود آفتاب خود باش و طلسم کار بشکن بسرای تا که هستی که سرودنست بودن بسرای تا که هستی که سرودنست بودن به ترنمی، به ترنمی، دژ وحشت این دیار بشکن شب غارت تتاران همه سو فکنده سایه شب غارت تتاران همه سو فکنده سایه تو به آذرخشی این سایهی دیوسار بشکن ز برون کسی نیاید چو به یاری تو اینجا تو ز خویشتن برون آ، سپه تتار بشکن ز برون کسی نیاید چو به یاری تو اینجا تو ز خویشتن برون آ، سپه تتار بشکن نفسم گرفت از این شب در این حصار بشکن
- ترانه سرا قطعه 4: سیمین بهبهانی
- متن ترانه قطعه 3: دلسپردهام من به روی تو در دل من است آرزوی تو بخت آینه باشدم اگر مینشاندم رو به روی تو جان جان جان از همه جهان میکشد دلم پَر به سوی تو دل به دل ز تو تا تو آمدم قبله گاه من خاک کوی تو من که عاشقم مست و سرخوشم جرعه میکشم من سبوی تو گنج آرزو در دل منی در دلم کنم جستجوی تو می کشد دلم پر به سوی تو دلسپردهام من به روی تو در دل من است آرزوی تو دلسپردهام من به روی تو در دل من است آرزوی تو بخت آینه باشدم اگر مینشاندم رو به روی تو جان جان جان از همه جهان میکشد دلم پَر به سوی تو دل به دل ز تو تا تو آمدم قبله گاه من خاک کوی تو دل به دل ز تو تا تو آمدم قبله گاه من خاک کوی تو من که عاشقم مست و سرخوشم جرعه میکشم من سبوی تو گنج آرزو در دل منی گنج آرزو در دل منی در دلم کنم جستجوی تو در دلم کنم جستجوی تو جان جان جان از همه جهان میکشد دلم پَر به سوی تو دلسپردهام من به روی تو در دل من است آرزوی تو بخت آینه باشدم اگر مینشاندم رو به روی تو جان جان جان از همه جهان میکشد دلم پر به سوی تو دل به دل ز تو تا تو آمدم قبله گاه من خاک کوی تو دل به دل ز تو تا تو آمدم قبله گاه من خاک کوی تو من که عاشقم مست و سرخوشم جرعه میکشم من سبوی تو گنج آرزو در دل منی گنج آرزو در دل منی در دلم کنم جستجوی تو در دلم کنم جستجوی تو جان جان جان از همه جهان می کشد دلم پر به سوی تو
- متن ترانه قطعه 1: چرا رفتی؟ چرا؟ من بی قرارم به سر سودای آغوش تو دارم نگفتی ماهتاب امشب چه زیباست؟ ندیدی جانم از غم ناشکیباست؟ چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم خیالت گرچه عمری یار من بود امیدت گرچه در پندار من بود بیا امشب شرابی دیگرم ده ز مینای حقیقت ساغرم ده دل دیوانه را دیوانهتر کن مرا از هر دو عالم بی خبر کن مرا از هر دو عالم بی خبر کن، بی خبر کن به سر، سودای آغوش تو دارم چرا رفتی؟ چرا؟ من بی قرارم به سر سودای آغوش تو دارم نگفتی ماهتاب امشب چه زیباست؟ ندیدی جانم از غم ناشکیباست؟ چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم به سر سودای آغوش تو دارم خیالت گرچه عمری یار من بود امیدت گرچه در پندار من بود بیا امشب شرابی دیگرم ده ز مینای حقیقت ساغرم ده چرا رفتی؟ چرا؟ من بی قرارم به سر سودای آغوش تو دارم چرا رفتی؟ چرا؟ من بی قرارم به سر سودای آغوش تو دارم نگفتی ماهتاب امشب چه زیباست؟ ندیدی جانم از غم ناشکیباست؟ چرا رفتی؟ چرا؟ من بی قرارم به سر سودای آغوش تو دارم دل دیوانه را دیوانهتر کن مرا از هر دو عالم بی خبر کن دل دیوانه را دیوانهتر کن مرا از هر دو عالم بی خبر کن، بی خبر کن بیا امشب شرابی دیگرم ده ز مینای حقیقت ساغرم ده ز مینای حقیقت ساغرم ده چرا رفتی؟ چرا؟ من بی قرارم چرا رفتی؟ چرا؟ من بی قرارم به سر، سودای آغوش تو دارم چرا رفتی؟ چرا؟ من بی قرارم به سر، سودای آغوش تو دارم چرا رفتی؟ چرا؟ من بی قرارم به سر سودای آغوش تو دارم
- متن ترانه قطعه 2: درون آینهی روبرو چه میبینی تو ترجمان جهانی بگو چه میبینی تویی برابر تو چشم در برابر چشم در آن دو چشم پر از گفت و گو چه میبینی، چه میبینی تو هم شراب خودی هم شراب خوارهی خود سوای خون دلت سوای خون دلت در سبو چه میبینی بگو چه میبینی در آن گلولهی آتش گرفتهای که دل است و باد میبردش و باد میبردش سو به سو چه میبینی، چه میبینی درون آینهی روبرو چه میبینی، چه میبینی درون آینهی روبرو چه میبینی درون آینهی روبرو چه میبینی تو ترجمان جهانی بگو چه میبینی تویی برابر تو چشم در برابر چشم در آن دو چشم پر از گفت و گو چه میبینی، چه میبینی درون آینهی روبرو چه میبینی تو هم شراب خودی هم شراب خوارهی خود سوای خون دلت سوای خون دلت در سبو چه میبینی بگو چه میبینی در آن گلولهی آتش گرفتهای که دل است در آن گلولهی آتش گرفتهای که دل است و باد میبردش و باد میبردش سو به سو چه میبینی، چه میبینی درون آینهی روبرو چه میبینی، چه میبینی
کد محصول:1128747
قیمت : ناموجود
نقد و بررسی
آلبوم موسیقی نه فرشته ام نه شیطان اثر همایون شجریان
Na Fereshteham Na Sheytan Music Album by Homayun Shajarian
همایون شجریان (زادۀ 31 اردیبهشت 1354) خوانندۀ موسیقی ایرانی و نوازندۀ تنبک و کمانچه است. وی در تهران در خانواده‌ای سرشار از موسیقی متولد شد. وی فرزند محمدرضا شجریان است و از کودکی علاقه به موسیقی و ریتم در او نمایان بود تا آن که با تشخیص پدر نزد ناصر فرهنگ‌فر به فراگیری تکنیک و شناخت ریتم که اساس موسیقی است پرداخت و چند سالی هم آموختن را نزد جمشید محبی ادامه داد. از سن ده‌سالگی به همراه خواهرانش نزد پدر آواز را شروع کرد و در دوران بلوغ روزانه تکنیک آواز و صداسازی را به صورت فشرده فرا گرفت. در همان زمان به هنرستان موسیقی رفت و کمانچه را به عنوان ساز تخصصی خود انتخاب کرد و در خارج از هنرستان به ادامۀ فراگیری آن نزد اردشیر کامکار و آشنایی با تار و سنتور بصورت گوشی پرداخت. این آلبوم یکی از آلبوم‌های رسمی استودیویی همایون شجریان و تهمورس پورناظری است که در اسفند 92 توسط ایران‌گام با 8 قطعه اصلی با تیراژ 50 هزار نسخه‌ای منتشر شد. این آلبوم در برکلی، لس آنجلس، استانبول و تهران ضبط شده است. آهنگسازی کل قطعات از تهمورس پورناظری می‌باشد، تنظیم آن نیز از تهمورس پورناظری، به علاوه آهنگساز معروف آمریکایی دیوید گارنر می‌باشد. تمام قطعه‌های این آلبوم با کلام هستند و شعرها نیز از میان آثار شاعرانی چون مولانا، محمدرضا شفیعی کدکنی، هومن ذکائی، سیمین بهبهانی و حسین منزوی انتخاب شده‌اند.
مشخصات فنی
آلبوم موسیقی نه فرشته ام نه شیطان اثر همایون شجریان
Na Fereshteham Na Sheytan Music Album by Homayun Shajarian
مشخصات
-
فرمتAudio Disc
-
نوع بسته بندیدیجی پک
-
تعداد دیسکیک
-
ناشرایران گام
-
سال تولید1392
-
مرجع صادر کنندهوزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
-
نوازندگانفلیپ برزینا، استفانی بیبو، دیوید ریدر، پیتر ماسک، جوری فنکوجن، ناتالی لفرنایس، نیومی لفرنایس، ایوان باتمر، کلیو تیلتن، الیزابت چیهو، شین کاراسکو، جوان د مارس، آندره گرباتنکو، راب اشلی، آلدن کوهن، ست اوسبورن، تهمورس پورناظری، شجاعت حسینخان، سهراب پورناظری
-
شماره پروانه یا مجوز92-8082
-
خلاصهترانهسرا: سیمین بهبهانی، حسین منزوی، محمدرضا شفیعی کدکنی، مولاناآهنگساز: تهمورس پورناظریترانهسرا: سیمین بهبهانی، حسین منزوی، محمدرضا شفیعی کدکنی، مولانا آهنگساز: تهمورس پورناظری
-
متن ترانه قطعه 6ای همدم روزگار چونی بی من؟ای مونس و غمگسار چونی بی من؟من با رخ چون خزان زردم بی توتو با رخ چون بهار چونی بی من؟ای زندگی تن و توانم همه توجانی و دلی ای دل و جانم همه توتو هستی من شدی از آنی همه منمن نیست شدم در تو از آنم همه توعشقت به دلم درآمد و شاد برفتباز آمد و رخت خویش بنهاد برفتگفتم به تکلف دو سه روزی بنشینبنشست و کنون رفتنش از یاد برفتای در دل من میل و تمنا همه توواندر سر من مایهی سودا همه توهرچند به روزگار در مینگرمهر چند به روزگار در مینگرمامروز همه تویی، امروز همه تویی وفردا همه تو، فردا همه توای همدم روزگار چونی بی من؟ ای مونس و غمگسار چونی بی من؟ من با رخ چون خزان زردم بی تو تو با رخ چون بهار چونی بی من؟ ای زندگی تن و توانم همه تو جانی و دلی ای دل و جانم همه تو تو هستی من شدی از آنی همه من من نیست شدم در تو از آنم همه تو ای همدم روزگار چونی بی من؟ ای مونس و غمگسار چونی بی من؟ من با رخ چون خزان زردم بی تو تو با رخ چون بهار چونی بی من؟ عشقت به دلم درآمد و شاد برفت باز آمد و رخت خویش بنهاد برفت گفتم به تکلف دو سه روزی بنشین بنشست و کنون رفتنش از یاد برفت ای همدم روزگار چونی بی من؟ ای مونس و غمگسار چونی بی من؟ من با رخ چون خزان زردم بی تو تو با رخ چون بهار چونی بی من؟ ای در دل من میل و تمنا همه تو واندر سر من مایهی سودا همه تو هرچند به روزگار در مینگرم هر چند به روزگار در مینگرم امروز همه تویی، امروز همه تویی و فردا همه تو، فردا همه تو ای همدم روزگار چونی بی من؟ ای مونس و غمگسار چونی بی من؟ من با رخ چون خزان زردم بی تو تو با رخ چون بهار چونی بی من؟
-
آهنگساز قطعه 8تهمورس پورناظری
-
متن ترانه قطعه 5نه فرشتهام، نه شیطان، کیام و چیام؟ همینمنه ز بادم و نَزآتش که نوادهی زمینم!منم و چراغ خُردی که بمیرد از نسیمینه سپیده دم به دستم نه ستاره بر جبینمنه فرشته ام، نه شیطان، کیام و چیام؟ همینممنم و ردای تنگی که به جز من اش نگنجدنه فلک بر آستانم، نه خدا در آستینمنه حق حقم، نه نا حق نه بدم، نه خوب مطلقسیه و سپیدم ابلق که به نیک و بد عجینمتب بوسهایم از آن لب، به غنیمت است امشبکه نه آگهم که فردا، چه نشسته در کمینمنزنم نمک به زخمی که همیشگیست، باریکه نه خستهی نخستین، نه خراب آخرینمنه فرشته ام، نه شیطاننه فرشتهام، نه شیطان، کیام و چیام؟ همینم نه ز بادم و نَزآتش که نوادهی زمینم! منم و چراغ خُردی که بمیرد از نسیمی نه سپیده دم به دستم نه ستاره بر جبینم نه فرشته ام، نه شیطان، کیام و چیام؟ همینم منم و ردای تنگی که به جز من اش نگنجد منم و ردای تنگی که به جز من اش نگنجد نه فلک بر آستانم، نه خدا در آستینم نه حق حقم، نه نا حق نه بدم، نه خوب مطلق سیه و سپیدم ابلق که به نیک و بد عجینم تب بوسهایم از آن لب، به غنیمت است امشب که نه آگهم که فردا، چه نشسته در کمینم منم و ردای تنگی که به جز من اش نگنجد نه فلک بر آستانم، نه خدا در آستینم نزنم نمک به زخمی که همیشگیست، باری که نه خستهی نخستین، نه خراب آخرینم که نه خستهی نخستین، نه خراب آخرینم نه فرشته ام، نه شیطان
-
مدت زمان قطعه 405:15
-
متن ترانه قطعه 4رفت آن سوار کولی با خود تورا نبردهشب مانده است و با شب تاریکی فشردهکولی! کنار آتش رقص شبانهات کو؟شادی چرا رمیده؟ آتش چرا فسرده؟رفت آن که پیش پایش دریا ستاره کردیچشمان مهربانش یک قطره ناستردهرفت آن سوار کولی با خود تو را نبردهمیرفت گَرد راهش از دود آه تیرهنیلوفرانه در باد پیچیده تاب خوردهسودای همرهی را گیسو به باد دادیرفت آن سوار و با خود یک تار مو نبردهیک تار مو نبردهرفت آن سوار کولی با خود تورا نبرده رفت آن سوار کولی با خود تورا نبرده شب مانده است و با شب تاریکی فشرده کولی! کنار آتش رقص شبانهات کو؟ شادی چرا رمیده؟ آتش چرا فسرده؟ رفت آن که پیش پایش دریا ستاره کردی رفت آن که پیش پایش دریا ستاره کردی چشمان مهربانش یک قطره ناسترده رفت آن سوار کولی با خود تو را نبرده میرفت گَرد راهش از دود آه تیره نیلوفرانه در باد پیچیده تاب خورده سودای همرهی را گیسو به باد دادی رفت آن سوار و با خود یک تار مو نبرده یک تار مو نبرده
-
مدت زمان قطعه 807:23
-
نام قطعه 5همه هیچم
-
آهنگساز قطعه 5تهمورس پورناظری
-
مدت زمان قطعه 505:31
-
نام قطعه 6چونی بی من
-
آهنگساز قطعه 6تهمورس پورناظری
-
ترانه سرا قطعه 6مولانامولانا
-
مدت زمان قطعه 607:32
-
ترانه سرا قطعه 8محمدرضا شفیعی کدکنی
-
نام قطعه 8در حصار شب
-
آهنگساز قطعه 1تهمورس پورناظری
-
مدت زمان قطعه 206:01
-
ترانه سرا قطعه 2حسین منزویحسین منزوی
-
آهنگساز قطعه 2تهمورس پورناظری
-
نام قطعه 2درون آینه
-
نام قطعه 7شَتَک
-
مدت زمان قطعه 105:17
-
آهنگساز قطعه 4تهمورس پورناظری
-
ترانه سرا قطعه 1سیمین بهبهانیسیمین بهبهانی
-
آهنگساز قطعه 7تهمورس پورناظری
-
مدت زمان قطعه 705:22
-
نام قطعه 1چرا رفتی
-
متن ترانه قطعه 7شتک زده است به خورشید، خون بسیارانبر آسمان که شنیده است از زمین باراناز زمین باراندریده شد گلوی نی زنان عشق نوازبه نیزهها که بریدندشان ز نیزاراننسیم نیست؟ نه بیم است بیم دار شدنکه لرزه میفکند بر تن سپیدارانسراب امن و امان است ایننه امن و امانکه ره زده است فریبش با باور یارانچو چاه ریخته، آوار میشوم بر خویشکه شب رسیده و ویرانترند، بیمارانبرای من سخن از من مگو به دلجوییسخن مگو به دلجوییمگیر آینه، مگیر آینه پیش ز خویش بیزارانکجا به سنگرس دیو و سنگ بارانشدر آبگینه حصاری شوند هوشیارانشتک زده است به خورشید، خون بسیاران شتک زده است به خورشید، خون بسیاران بر آسمان که شنیده است از زمین باران از زمین باران دریده شد گلوی نی زنان عشق نواز به نیزهها که بریدندشان ز نیزاران دریده شد گلوی نی زنان عشق نواز به نیزهها که بریدندشان ز نیزاران نسیم نیست؟ نه بیم است بیم دار شدن نسیم نیست؟ نه بیم است بیم دار شدن که لرزه میفکند بر تن سپیداران سراب امن و امان است این نه امن و امان که ره زده است فریبش با باور یاران چو چاه ریخته، آوار میشوم بر خویش که شب رسیده و ویرانترند، بیماران برای من سخن از من مگو به دلجویی سخن مگو به دلجویی مگیر آینه، مگیر آینه پیش ز خویش بیزاران کجا به سنگرس دیو و سنگ بارانش در آبگینه حصاری شوند هوشیاران در آبگینه حصاری شوند هوشیاران شتک زده است به خورشید، خون بسیاران
-
ترانه سرا قطعه 3هومن ذکایی
-
ترانه سرا قطعه 7حسین منزوی
-
نام قطعه 3دل به دل
-
مدت زمان قطعه 305:33
-
نام قطعه 4کولی
-
ترانه سرا قطعه 5حسین منزوی
-
متن ترانه قطعه 8نفسم گرفت از این شب در این حصار بشکندر این حصار جادویی روزگار بشکنتو که ترجمان صبحی به ترنم و ترانهلب زخم دیده بگشا صف انتظار بشکنچو شقایق از دل سنگ برآر رایت خونبه جنون صلابت صخرهی کوهسار بشکنسر آن ندارد امشب که برآید آفتابیتو خود آفتاب خود باش و طلسم کار بشکنبسرای تا که هستی که سرودنست بودنبه ترنمی، به ترنمی، دژ وحشت این دیار بشکنشب غارت تتاران همه سو فکنده سایهتو به آذرخشی این سایهی دیوسار بشکنز برون کسی نیاید چو به یاری تو اینجاتو ز خویشتن برون آ، سپه تتار بشکننفسم گرفت از این شب در این حصار بشکن در این حصار جادویی روزگار بشکن نفسم گرفت از این شب در این حصار بشکن در این حصار جادویی روزگار بشکن تو که ترجمان صبحی به ترنم و ترانه لب زخم دیده بگشا صف انتظار بشکن چو شقایق از دل سنگ برآر رایت خون به جنون صلابت صخرهی کوهسار بشکن تو که ترجمان صبحی به ترنم و ترانه لب زخم دیده بگشا صف انتظار بشکن سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی تو خود آفتاب خود باش و طلسم کار بشکن بسرای تا که هستی که سرودنست بودن بسرای تا که هستی که سرودنست بودن به ترنمی، به ترنمی، دژ وحشت این دیار بشکن شب غارت تتاران همه سو فکنده سایه شب غارت تتاران همه سو فکنده سایه تو به آذرخشی این سایهی دیوسار بشکن ز برون کسی نیاید چو به یاری تو اینجا تو ز خویشتن برون آ، سپه تتار بشکن ز برون کسی نیاید چو به یاری تو اینجا تو ز خویشتن برون آ، سپه تتار بشکن نفسم گرفت از این شب در این حصار بشکن
-
ترانه سرا قطعه 4سیمین بهبهانی
-
متن ترانه قطعه 3دلسپردهام من به روی تودر دل من است آرزوی توبخت آینه باشدم اگر مینشاندم رو به روی توجان جان جان از همه جهانمیکشد دلم پَر به سوی تودل به دل ز تو تا تو آمدمقبله گاه من خاک کوی تومن که عاشقم مست و سرخوشمجرعه میکشم من سبوی توگنج آرزو در دل منیدر دلم کنم جستجوی تومی کشد دلم پر به سوی تودلسپردهام من به روی تو در دل من است آرزوی تو دلسپردهام من به روی تو در دل من است آرزوی تو بخت آینه باشدم اگر مینشاندم رو به روی تو جان جان جان از همه جهان میکشد دلم پَر به سوی تو دل به دل ز تو تا تو آمدم قبله گاه من خاک کوی تو دل به دل ز تو تا تو آمدم قبله گاه من خاک کوی تو من که عاشقم مست و سرخوشم جرعه میکشم من سبوی تو گنج آرزو در دل منی گنج آرزو در دل منی در دلم کنم جستجوی تو در دلم کنم جستجوی تو جان جان جان از همه جهان میکشد دلم پَر به سوی تو دلسپردهام من به روی تو در دل من است آرزوی تو بخت آینه باشدم اگر مینشاندم رو به روی تو جان جان جان از همه جهان میکشد دلم پر به سوی تو دل به دل ز تو تا تو آمدم قبله گاه من خاک کوی تو دل به دل ز تو تا تو آمدم قبله گاه من خاک کوی تو من که عاشقم مست و سرخوشم جرعه میکشم من سبوی تو گنج آرزو در دل منی گنج آرزو در دل منی در دلم کنم جستجوی تو در دلم کنم جستجوی تو جان جان جان از همه جهان می کشد دلم پر به سوی تو
-
متن ترانه قطعه 1چرا رفتی؟ چرا؟ من بی قرارمبه سر سودای آغوش تو دارمنگفتی ماهتاب امشب چه زیباست؟ندیدی جانم از غم ناشکیباست؟چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارمخیالت گرچه عمری یار من بودامیدت گرچه در پندار من بودبیا امشب شرابی دیگرم دهز مینای حقیقت ساغرم دهدل دیوانه را دیوانهتر کنمرا از هر دو عالم بی خبر کنمرا از هر دو عالم بی خبر کن، بی خبر کنبه سر، سودای آغوش تو دارمچرا رفتی؟ چرا؟ من بی قرارم به سر سودای آغوش تو دارم نگفتی ماهتاب امشب چه زیباست؟ ندیدی جانم از غم ناشکیباست؟ چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم به سر سودای آغوش تو دارم خیالت گرچه عمری یار من بود امیدت گرچه در پندار من بود بیا امشب شرابی دیگرم ده ز مینای حقیقت ساغرم ده چرا رفتی؟ چرا؟ من بی قرارم به سر سودای آغوش تو دارم چرا رفتی؟ چرا؟ من بی قرارم به سر سودای آغوش تو دارم نگفتی ماهتاب امشب چه زیباست؟ ندیدی جانم از غم ناشکیباست؟ چرا رفتی؟ چرا؟ من بی قرارم به سر سودای آغوش تو دارم دل دیوانه را دیوانهتر کن مرا از هر دو عالم بی خبر کن دل دیوانه را دیوانهتر کن مرا از هر دو عالم بی خبر کن، بی خبر کن بیا امشب شرابی دیگرم ده ز مینای حقیقت ساغرم ده ز مینای حقیقت ساغرم ده چرا رفتی؟ چرا؟ من بی قرارم چرا رفتی؟ چرا؟ من بی قرارم به سر، سودای آغوش تو دارم چرا رفتی؟ چرا؟ من بی قرارم به سر، سودای آغوش تو دارم چرا رفتی؟ چرا؟ من بی قرارم به سر سودای آغوش تو دارم
-
متن ترانه قطعه 2درون آینهی روبرو چه میبینیتو ترجمان جهانی بگو چه میبینیتویی برابر تو چشم در برابر چشمدر آن دو چشم پر از گفت و گو چه میبینی، چه میبینیتو هم شراب خودی هم شراب خوارهی خودسوای خون دلت سوای خون دلتدر سبو چه میبینی بگو چه میبینیدر آن گلولهی آتش گرفتهای که دل استو باد میبردشو باد میبردش سو به سو چه میبینی، چه میبینیدرون آینهی روبرو چه میبینی، چه میبینیدرون آینهی روبرو چه میبینی درون آینهی روبرو چه میبینی تو ترجمان جهانی بگو چه میبینی تویی برابر تو چشم در برابر چشم در آن دو چشم پر از گفت و گو چه میبینی، چه میبینی درون آینهی روبرو چه میبینی تو هم شراب خودی هم شراب خوارهی خود سوای خون دلت سوای خون دلت در سبو چه میبینی بگو چه میبینی در آن گلولهی آتش گرفتهای که دل است در آن گلولهی آتش گرفتهای که دل است و باد میبردش و باد میبردش سو به سو چه میبینی، چه میبینی درون آینهی روبرو چه میبینی، چه میبینی