آلبوم موسیقی برف - فرهاد مهراد
آلبوم موسیقی برف - فرهاد مهراد
- فرمت: Audio Disc
- نوع بسته بندی: شیشه
- تعداد دیسک: یک
- ناشر: نی داوود
- سال تولید: 1379
- مرجع صادر کننده: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
- شماره پروانه یا مجوز: 3-2461/پ
- خلاصه: همراهی پیانو و گیتار: فرهاد تنظیمکننده: آندرانیک همراهی پیانو و گیتار: فرهاد تنظیمکننده: آندرانیک
- مدت زمان قطعه 10: 04:34
- متن ترانه قطعه 6: مرغ سحر ناله سر کن داغ مرا تازه تر کن ز آه شرر بار این قفس را برشکن و زیر و زبر کن بلبل پر بسته زکنج قفس درآ نغمهی آزادی نوع بشر سرا وز نفسی عرصه ی این خاک توده را پر شرر کن ظلم ظالم جور صیاد آشیانم داده بر باد ای خدا ای فلک ای طبیعت شام تاریک ما را سحر کن نوبهار است گل به بار است ابر چشمم ژاله بار است این قفس چون دلم تنگ و تار است شعله فکن در قفس ای آه آتشین دست طبیعت گل عمر مرا مچین جانب عاشق نگه ای تازه گل از این بیشتر کن بیشتر کن بیشتر کن مرغ بی دل شرح هجران مختصر مختصر کن مختصر کن مرغ سحر ناله سر کن داغ مرا تازه تر کن ز آه شرر بار این قفس را برشکن و زیر و زبر کن بلبل پر بسته زکنج قفس درآ نغمهی آزادی نوع بشر سرا وز نفسی عرصه ی این خاک توده را پر شرر کن ظلم ظالم جور صیاد آشیانم داده بر باد ای خدا ای فلک ای طبیعت شام تاریک ما را سحر کن نوبهار است گل به بار است ابر چشمم ژاله بار است این قفس چون دلم تنگ و تار است شعله فکن در قفس ای آه آتشین دست طبیعت گل عمر مرا مچین جانب عاشق نگه ای تازه گل از این بیشتر کن بیشتر کن بیشتر کن مرغ بی دل شرح هجران مختصر مختصر کن مختصر کن
- متن ترانه قطعه 5: پای در زنجیر پرواز میکنم با غمهای درون اوج میگیرم با شکستهایم به پیش میتازم با اشکهایم سفر میکنم با صلیبم به قله قلب انسان صعود میکنم ای خداوند ای خداوند بگذار تا صلیبم را بستایند پای در زنجیر پرواز میکنم با غمهای درون اوج میگیرم با شکستهایم به پیش میتازم با اشکهایم سفر میکنم با شکستهایم به پیش میتازم با اشکهایم سفر میکنم با صلیبم به قله قلب انسان صعود میکنم با صلیبم به قله قلب انسان صعود میکنم با صلیبم به قله قلب انسان صعود میکنم ای خداوند ای خداوند بگذار تا صلیبم را بستایند پای در زنجیر پرواز میکنم با غمهای درون اوج میگیرم با شکستهایم به پیش میتازم با اشکهایم سفر میکنم با شکستهایم به پیش میتازم با اشکهایم سفر میکنم
- نام قطعه 10: بیکلام
- مدت زمان قطعه 9: 08:00
- مدت زمان قطعه 4: 03:28
- متن ترانه قطعه 4: گرم و زنده بر شنهای تابستان زندگی را بدرود خواهم گفت تا قاصد میلیونها لبخند گردم تابستان مرا در بر خواهد گرفت و دریا دلش را خواهد گشود زمان در من خواهد مرد و من بر زمان خواهم خفت گرم و زنده بر شنهای تابستان زندگی را بدرود خواهم گفت گرم و زنده بر شنهای تابستان زندگی را بدرود خواهم گفت تا قاصد میلیونها لبخند گردم تابستان مرا در بر خواهد گرفت و دریا دلش را خواهد گشود تا قاصد میلیونها لبخند گردم تابستان مرا در بر خواهد گرفت و دریا دلش را خواهد گشود زمان در من خواهد مرد و من بر زمان خواهم خفت زمان در من خواهد مرد و من بر زمان خواهم خفت زمان در من خواهد مرد و من بر زمان خواهم خفت زمان در من خواهد مرد و من بر زمان خواهم خفت
- نام قطعه 9: شب تیره
- مدت زمان قطعه 8: 03:34
- نام قطعه 5: گاندی
- مدت زمان قطعه 5: 03:34
- نام قطعه 6: مرغ سحر
- مدت زمان قطعه 6: 03:09
- نام قطعه 8: گل یخ
- مدت زمان قطعه 2: 04:44
- نام قطعه 2: رباعیات
- نام قطعه 7: وقتی که بچه بودیم
- مدت زمان قطعه 1: 04:34
- مدت زمان قطعه 7: 04:15
- نام قطعه 1: برف
- متن ترانه قطعه 7: وقتی که من بچه بودم پرواز یک بادبادک میبردتم از بامهای سحر خیزی پلک تا نارنجزاران خورشید آن فاصلههای کوتاه خوبی زنی بود که بوی سیگار میداد و اشکهای درشتش از پشت آن عینک ذره بینی با صوت قرآن میآمیخت آب و زمین و هوا بیشتر بود و جیرجیرک شبها در متن موسیقی ماه و خاموشی ژرف آواز میخواند لذت خطی بود از سنگ تا زوزهی آن سگ پیر رنجور آه آن دستهای ستمکار مظلوم میشد ببینی آن قمری ناتوان را که بالش زین سوی قیچی با باد میرفت میشد آری و با غروری به بیرحمی بی ریایی تنها بخندی در هر هزاران و یک شب یک قصه بس بود تا خواب و بیداری خوابناکت سرشار باشد زور خدا بیشتر بود بر پنجرههای لبخند اهلیترین سارهای سرور آشیان داشتند آن روزها گربههای تفکر چندین فراوان نبودند مردم نبودند غم بود اما کم بود وقتی که من بچه بودم پرواز یک بادبادک میبردتم از بامهای سحر خیزی پلک تا نارنجزاران خورشید آن فاصلههای کوتاه وقتی که من بچه بودم خوبی زنی بود که بوی سیگار میداد و اشکهای درشتش از پشت آن عینک ذره بینی با صوت قرآن میآمیخت وقتی که من بچه بودم آب و زمین و هوا بیشتر بود و جیرجیرک شبها در متن موسیقی ماه و خاموشی ژرف آواز میخواند وقتی که من بچه بودم لذت خطی بود از سنگ تا زوزهی آن سگ پیر رنجور آه آن دستهای ستمکار مظلوم وقتی که من بچه بودم میشد ببینی آن قمری ناتوان را که بالش زین سوی قیچی با باد میرفت میشد آری میشد ببینی و با غروری به بیرحمی بی ریایی تنها بخندی وقتی که من بچه بودم در هر هزاران و یک شب یک قصه بس بود تا خواب و بیداری خوابناکت سرشار باشد وقتی که من بچه بودم زور خدا بیشتر بود وقتی که من بچه بودم بر پنجرههای لبخند اهلیترین سارهای سرور آشیان داشتند آه آن روزها گربههای تفکر چندین فراوان نبودند وقتی که من بچه بودم مردم نبودند وقتی که من بچه بودم غم بود اما کم بود
- نام قطعه 3: خواب و بیداری
- مدت زمان قطعه 3: 06:23
- نام قطعه 4: کتیبه
- متن ترانه قطعه 8: Every morning you greet me Small and white Clean and bright You look happy to meet me Blossom of snow may you bloom and grow Bloom and grow forever Edelweiss, Edelweiss Bless my homeland forever گل یخ گل یخ هر صبح تو میخندی کوچک و پاکیزه برمن تو دل میبندی ای گل یخ شکوفا شو شکوفان همیشه گل یخ گل یخ پایدار وطن همیشه گل یخ گل یخ پایدار وطن همیش Every morning you greet me Small and white Clean and bright You look happy to meet me Blossom of snow may you bloom and grow Bloom and grow forever Edelweiss, Edelweiss Bless my homeland forever Blossom of snow may you bloom and grow Bloom and grow forever Edelweiss, Edelweiss Bless my homeland forever گل یخ گل یخ هر صبح تو میخندی کوچک و پاکیزه برمن تو دل میبندی ای گل یخ شکوفا شو شکوفان همیشه گل یخ گل یخ پایدار وطن همیشه ای گل یخ شکوفا شو شکوفان همیشه گل یخ گل یخ پایدار وطن همیش
- متن ترانه قطعه 3: اینجا بر تخته سنگ پشت سرم نارنجزار رو در رو دریا مرا میخواند سرگردان نگاه میکنم میآیم میروم آنگاه در مییابم که همه چیز یکسان است و با این حال نیست آسمان روشن و آبی کنون تلخ و ملال انگیر سفید پوشیده بودم با موی سیاه اکنون سیاه جامهام با موی سپید میآیم میروم میاندیشم که شاید خواب بودهام میاندیشم که شاید خواب دیدهام خواب بودهام خواب دیدهام عطر برگهای نارنج چون بوی تلخ خوش کندر میاندیشم که شاید خواب بودهام خواب دیدهام اما همه چیز یکسان است و با این حال نیست آسمان روشن و آبی کنون تلخ و ملال انگیز میاندیشم که شاید خواب بودهام میاندیشم که شاید خواب دیدهام خواب بودهام اینجا بر تخته سنگ پشت سرم نارنجزار رو در رو دریا مرا میخواند سرگردان نگاه میکنم میآیم میروم آنگاه در مییابم که همه چیز یکسان است و با این حال نیست آسمان روشن و آبی کنون تلخ و ملال انگیر سفید پوشیده بودم با موی سیاه اکنون سیاه جامهام با موی سپید میآیم میروم میاندیشم که شاید خواب بودهام میاندیشم که شاید خواب دیدهام خواب بودهام خواب دیدهام عطر برگهای نارنج چون بوی تلخ خوش کندر رو در رو دریا مرا میخواند میاندیشم که شاید خواب دیدهام میاندیشم که شاید خواب بودهام خواب دیدهام اما همه چیز یکسان است و با این حال نیست آسمان روشن و آبی کنون تلخ و ملال انگیز سفید پوشیده بودم با موی سیاه اکنون سیاه جامهام با موی سپید میآیم میروم میاندیشم که شاید خواب بودهام میاندیشم که شاید خواب دیدهام خواب بودهام خواب دیدهام عطر برگهای نارنج چون بوی تلخ خوش کندر رو در رو دریا مرا میخواند میاندیشم که شاید خواب بودهام میاندیشم که شاید خواب دیدهام خواب بودهام اما همه چیز یکسان است و با این حال نیست
- متن ترانه قطعه 1: زردها بیهوده قرمز نشدند قرمزی رنگ نینداخته بیهوده بر دیوار صبح پیدا شده اما آسمان پیدا نیست گرده روشنی مرده برفی همه کارش آشوب بر سر شیشه هر پنجره بگرفته قرار من دلم سخت گرفتهست از این میهمان خانه مهمان کش روزش تاریک که به جان هم نشناخته انداخته است چند تن خواب آلود چند تن ناهموار چند تن نا هشیار چند تن خواب آلود مشتی ناهموار چند تن نا هشیار چند تن خواب آلود زردها بیهوده قرمز نشدند قرمزی رنگ نینداخته بیهوده بر دیوار صبح پیدا شده اما آسمان پیدا نیست صبح پیدا شده اما آسمان پیدا نیست گرده روشنی مرده برفی همه کارش آشوب بر سر شیشه هر پنجره بگرفته قرار زردها بیهوده قرمز نشدند قرمزی رنگ نینداخته بیهوده بر دیوار صبح پیدا شده اما آسمان پیدا نیست صبح پیدا شده اما آسمان پیدا نیست گرده روشنی مرده برفی همه کارش آشوب بر سر شیشه هر پنجره بگرفته قرار من دلم سخت گرفتهست از این میهمان خانه مهمان کش روزش تاریک من دلم سخت گرفتهست از این میهمان خانه مهمان کش روزش تاریک که به جان هم نشناخته انداخته است چند تن خواب آلود چند تن ناهموار چند تن نا هشیار که به جان هم نشناخته انداخته است چند تن خواب آلود مشتی ناهموار چند تن نا هشیار چند تن خواب آلود
- متن ترانه قطعه 9: شبی تاریک در دشت تنها سفیر گلوله در جاده تنها نفیر باد در دور دست نور ستارهها به خاموشی میگراید شبی تاریک میدانم بیداری و در بستر جوانیات پنهانی اشکهایت را پاک میکنی چقدر عمق چشمان شیرینت را دوست دارم چقدر دوست دارم و میخواهم چشمانت را شب تیره ما را از هم جدا میکند و میان ما دشتی تاریک و هولناک دامن گسترده تو را باور میکنم و همین باور در بارانی از گلولهها جانم را نجات بخشیده در این نبرد مرگ بار خوشحال و آرامم چون میدانم هر چه که مرا پیش آید تو با عشق استقبالم خواهی کرد از مرگ نمیحراسم بارها بس بسیار با او روبرو شدهام و اکنون نیز گویی برابرم میرقصد و میرقصد تو به انتظارم هستی همسرم و در بستر جوانیات بیدار برای همین میدانم که هیچ اتفاقی هیچ اتفاقی برایم نخواهد افتاد و برای همین میدانم که هیچ اتفاقی برایم نخواهد افتاد شبی تاریک در دشت تنها سفیر گلوله در جاده تنها نفیر باد در دور دست نور ستارهها به خاموشی میگراید شبی تاریک میدانم بیداری و در بستر جوانیات پنهانی اشکهایت را پاک میکنی چقدر عمق چشمان شیرینت را دوست دارم چقدر دوست دارم و میخواهم چشمانت را شب تیره ما را از هم جدا میکند و میان ما دشتی تاریک و هولناک دامن گسترده تو را باور میکنم و همین باور در بارانی از گلولهها جانم را نجات بخشیده در این نبرد مرگ بار خوشحال و آرامم چون میدانم هر چه که مرا پیش آید تو با عشق استقبالم خواهی کرد از مرگ نمیحراسم بارها بس بسیار با او روبرو شدهام و اکنون نیز گویی برابرم میرقصد و میرقصد تو به انتظارم هستی همسرم و در بستر جوانیات بیدار برای همین میدانم که هیچ اتفاقی هیچ اتفاقی برایم نخواهد افتاد و برای همین میدانم که هیچ اتفاقی برایم نخواهد افتاد
- متن ترانه قطعه 2: هر چند ز کار خود خبر دار نیام بیهوده تماشاگر گلزار نیام در حاشیهی کتاب بیکار نیام اگر چه در کار نیام امروز در این شهر چو من یاری نی آورده به بازار و خریداری نی آن کس که خریدار بدو رایم نی وان کس که بدو رای خریدارم نی هر چند ز کار خود خبر دار نیام بیهوده تماشاگر گلزار نیام در حاشیهی کتاب بیکار نیام اگر چه در کار نیام امروز در این شهر چو من یاری نی آورده به بازار و خریداری نی آن کس که خریدار بدو رایم نی وان کس که بدو رای خریدارم نی
+ موارد بیشتر
- بستن
کد محصول:1128744
قیمت : ناموجود
نقد و بررسی
آلبوم موسیقی برف - فرهاد مهراد
آلبوم موسیقی برف - فرهاد مهراد
مشخصات فنی
آلبوم موسیقی برف - فرهاد مهراد
آلبوم موسیقی برف - فرهاد مهراد
مشخصات
-
فرمتAudio Disc
-
نوع بسته بندیشیشه
-
تعداد دیسکیک
-
ناشرنی داوود
-
سال تولید1379
-
مرجع صادر کنندهوزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
-
شماره پروانه یا مجوز3-2461/پ
-
خلاصههمراهی پیانو و گیتار: فرهادتنظیمکننده: آندرانیکهمراهی پیانو و گیتار: فرهاد تنظیمکننده: آندرانیک
-
مدت زمان قطعه 1004:34
-
متن ترانه قطعه 6مرغ سحر ناله سر کنداغ مرا تازه تر کنز آه شرر بار این قفس رابرشکن و زیر و زبر کنبلبل پر بسته زکنج قفس درآنغمهی آزادی نوع بشر سراوز نفسی عرصه ی این خاک توده راپر شرر کنظلم ظالم جور صیادآشیانم داده بر بادای خدا ای فلک ای طبیعتشام تاریک ما را سحر کننوبهار است گل به بار استابر چشمم ژاله بار استاین قفس چون دلم تنگ و تار استشعله فکن در قفس ای آه آتشیندست طبیعت گل عمر مرا مچینجانب عاشق نگه ای تازه گل از اینبیشتر کن بیشتر کن بیشتر کنمرغ بی دل شرح هجرانمختصر مختصر کن مختصر کنمرغ سحر ناله سر کن داغ مرا تازه تر کن ز آه شرر بار این قفس را برشکن و زیر و زبر کن بلبل پر بسته زکنج قفس درآ نغمهی آزادی نوع بشر سرا وز نفسی عرصه ی این خاک توده را پر شرر کن ظلم ظالم جور صیاد آشیانم داده بر باد ای خدا ای فلک ای طبیعت شام تاریک ما را سحر کن نوبهار است گل به بار است ابر چشمم ژاله بار است این قفس چون دلم تنگ و تار است شعله فکن در قفس ای آه آتشین دست طبیعت گل عمر مرا مچین جانب عاشق نگه ای تازه گل از این بیشتر کن بیشتر کن بیشتر کن مرغ بی دل شرح هجران مختصر مختصر کن مختصر کن
-
متن ترانه قطعه 5پای در زنجیر پرواز میکنمبا غمهای درون اوج میگیرمبا شکستهایم به پیش میتازمبا اشکهایم سفر میکنمبا صلیبم به قله قلب انسان صعود میکنمای خداوند ای خداوندبگذار تا صلیبم را بستایندپای در زنجیر پرواز میکنم با غمهای درون اوج میگیرم با شکستهایم به پیش میتازم با اشکهایم سفر میکنم با شکستهایم به پیش میتازم با اشکهایم سفر میکنم با صلیبم به قله قلب انسان صعود میکنم با صلیبم به قله قلب انسان صعود میکنم با صلیبم به قله قلب انسان صعود میکنم ای خداوند ای خداوند بگذار تا صلیبم را بستایند پای در زنجیر پرواز میکنم با غمهای درون اوج میگیرم با شکستهایم به پیش میتازم با اشکهایم سفر میکنم با شکستهایم به پیش میتازم با اشکهایم سفر میکنم
-
نام قطعه 10بیکلام
-
مدت زمان قطعه 908:00
-
مدت زمان قطعه 403:28
-
متن ترانه قطعه 4گرم و زنده بر شنهای تابستان زندگی را بدرود خواهم گفتتا قاصد میلیونها لبخند گردمتابستان مرا در بر خواهد گرفت و دریا دلش را خواهد گشودزمان در من خواهد مرد و من بر زمان خواهم خفتگرم و زنده بر شنهای تابستان زندگی را بدرود خواهم گفت گرم و زنده بر شنهای تابستان زندگی را بدرود خواهم گفت تا قاصد میلیونها لبخند گردم تابستان مرا در بر خواهد گرفت و دریا دلش را خواهد گشود تا قاصد میلیونها لبخند گردم تابستان مرا در بر خواهد گرفت و دریا دلش را خواهد گشود زمان در من خواهد مرد و من بر زمان خواهم خفت زمان در من خواهد مرد و من بر زمان خواهم خفت زمان در من خواهد مرد و من بر زمان خواهم خفت زمان در من خواهد مرد و من بر زمان خواهم خفت
-
نام قطعه 9شب تیره
-
مدت زمان قطعه 803:34
-
نام قطعه 5گاندی
-
مدت زمان قطعه 503:34
-
نام قطعه 6مرغ سحر
-
مدت زمان قطعه 603:09
-
نام قطعه 8گل یخ
-
مدت زمان قطعه 204:44
-
نام قطعه 2رباعیات
-
نام قطعه 7وقتی که بچه بودیم
-
مدت زمان قطعه 104:34
-
مدت زمان قطعه 704:15
-
نام قطعه 1برف
-
متن ترانه قطعه 7وقتی که من بچه بودمپرواز یک بادبادکمیبردتم از بامهای سحر خیزی پلکتا نارنجزاران خورشیدآن فاصلههای کوتاهخوبی زنی بودکه بوی سیگار میدادو اشکهای درشتشاز پشت آن عینک ذره بینیبا صوت قرآن میآمیختآب و زمین و هوا بیشتر بودو جیرجیرکشبهادر متن موسیقی ماه و خاموشی ژرفآواز میخواندلذت خطی بوداز سنگتا زوزهی آن سگ پیر رنجورآهآن دستهای ستمکار مظلوممیشد ببینیآن قمری ناتوان راکه بالشزین سوی قیچیبا باد میرفتمیشدآریو با غروری به بیرحمی بی ریاییتنها بخندیدر هر هزاران و یک شبیک قصه بس بودتا خواب و بیداری خوابناکتسرشار باشدزور خدا بیشتر بودبر پنجرههای لبخنداهلیترین سارهای سرور آشیان داشتندآن روزها گربههای تفکرچندین فراوان نبودندمردم نبودندغم بوداماکم بودوقتی که من بچه بودم پرواز یک بادبادک میبردتم از بامهای سحر خیزی پلک تا نارنجزاران خورشید آن فاصلههای کوتاه وقتی که من بچه بودم خوبی زنی بود که بوی سیگار میداد و اشکهای درشتش از پشت آن عینک ذره بینی با صوت قرآن میآمیخت وقتی که من بچه بودم آب و زمین و هوا بیشتر بود و جیرجیرک شبها در متن موسیقی ماه و خاموشی ژرف آواز میخواند وقتی که من بچه بودم لذت خطی بود از سنگ تا زوزهی آن سگ پیر رنجور آه آن دستهای ستمکار مظلوم وقتی که من بچه بودم میشد ببینی آن قمری ناتوان را که بالش زین سوی قیچی با باد میرفت میشد آری میشد ببینی و با غروری به بیرحمی بی ریایی تنها بخندی وقتی که من بچه بودم در هر هزاران و یک شب یک قصه بس بود تا خواب و بیداری خوابناکت سرشار باشد وقتی که من بچه بودم زور خدا بیشتر بود وقتی که من بچه بودم بر پنجرههای لبخند اهلیترین سارهای سرور آشیان داشتند آه آن روزها گربههای تفکر چندین فراوان نبودند وقتی که من بچه بودم مردم نبودند وقتی که من بچه بودم غم بود اما کم بود
-
نام قطعه 3خواب و بیداری
-
مدت زمان قطعه 306:23
-
نام قطعه 4کتیبه
-
متن ترانه قطعه 8Every morning you greet meSmall and whiteClean and brightYou look happy to meet meBlossom of snow may you bloom and growBloom and grow foreverEdelweiss, EdelweissBless my homeland foreverگل یخ گل یخهر صبح تو میخندیکوچک و پاکیزهبرمن تو دل میبندیای گل یخ شکوفا شو شکوفان همیشهگل یخ گل یخ پایدار وطن همیشهگل یخ گل یخ پایدار وطن همیشEvery morning you greet me Small and white Clean and bright You look happy to meet me Blossom of snow may you bloom and grow Bloom and grow forever Edelweiss, Edelweiss Bless my homeland forever Blossom of snow may you bloom and grow Bloom and grow forever Edelweiss, Edelweiss Bless my homeland forever گل یخ گل یخ هر صبح تو میخندی کوچک و پاکیزه برمن تو دل میبندی ای گل یخ شکوفا شو شکوفان همیشه گل یخ گل یخ پایدار وطن همیشه ای گل یخ شکوفا شو شکوفان همیشه گل یخ گل یخ پایدار وطن همیش
-
متن ترانه قطعه 3اینجا بر تخته سنگپشت سرم نارنجزاررو در رو دریا مرا میخواندسرگردان نگاه میکنممیآیم میرومآنگاه در مییابم که همه چیز یکسان است و با این حال نیستآسمان روشن و آبی کنون تلخ و ملال انگیرسفید پوشیده بودم با موی سیاهاکنون سیاه جامهام با موی سپیدمیآیم میروم میاندیشم که شاید خواب بودهاممیاندیشم که شاید خواب دیدهامخواب بودهام خواب دیدهامعطر برگهای نارنج چون بوی تلخ خوش کندرمیاندیشم که شاید خواب بودهام خواب دیدهاماما همه چیز یکسان است و با این حال نیستآسمان روشن و آبی کنون تلخ و ملال انگیزمیاندیشم که شاید خواب بودهاممیاندیشم که شاید خواب دیدهام خواب بودهاماینجا بر تخته سنگ پشت سرم نارنجزار رو در رو دریا مرا میخواند سرگردان نگاه میکنم میآیم میروم آنگاه در مییابم که همه چیز یکسان است و با این حال نیست آسمان روشن و آبی کنون تلخ و ملال انگیر سفید پوشیده بودم با موی سیاه اکنون سیاه جامهام با موی سپید میآیم میروم میاندیشم که شاید خواب بودهام میاندیشم که شاید خواب دیدهام خواب بودهام خواب دیدهام عطر برگهای نارنج چون بوی تلخ خوش کندر رو در رو دریا مرا میخواند میاندیشم که شاید خواب دیدهام میاندیشم که شاید خواب بودهام خواب دیدهام اما همه چیز یکسان است و با این حال نیست آسمان روشن و آبی کنون تلخ و ملال انگیز سفید پوشیده بودم با موی سیاه اکنون سیاه جامهام با موی سپید میآیم میروم میاندیشم که شاید خواب بودهام میاندیشم که شاید خواب دیدهام خواب بودهام خواب دیدهام عطر برگهای نارنج چون بوی تلخ خوش کندر رو در رو دریا مرا میخواند میاندیشم که شاید خواب بودهام میاندیشم که شاید خواب دیدهام خواب بودهام اما همه چیز یکسان است و با این حال نیست
-
متن ترانه قطعه 1زردها بیهوده قرمز نشدندقرمزی رنگ نینداخته بیهوده بر دیوارصبح پیدا شده اما آسمان پیدا نیستگرده روشنی مرده برفی همه کارش آشوببر سر شیشه هر پنجره بگرفته قرارمن دلم سخت گرفتهست از اینمیهمان خانه مهمان کش روزش تاریککه به جان هم نشناخته انداخته استچند تن خواب آلود چند تن ناهموار چند تن نا هشیارچند تن خواب آلود مشتی ناهموارچند تن نا هشیار چند تن خواب آلودزردها بیهوده قرمز نشدند قرمزی رنگ نینداخته بیهوده بر دیوار صبح پیدا شده اما آسمان پیدا نیست صبح پیدا شده اما آسمان پیدا نیست گرده روشنی مرده برفی همه کارش آشوب بر سر شیشه هر پنجره بگرفته قرار زردها بیهوده قرمز نشدند قرمزی رنگ نینداخته بیهوده بر دیوار صبح پیدا شده اما آسمان پیدا نیست صبح پیدا شده اما آسمان پیدا نیست گرده روشنی مرده برفی همه کارش آشوب بر سر شیشه هر پنجره بگرفته قرار من دلم سخت گرفتهست از این میهمان خانه مهمان کش روزش تاریک من دلم سخت گرفتهست از این میهمان خانه مهمان کش روزش تاریک که به جان هم نشناخته انداخته است چند تن خواب آلود چند تن ناهموار چند تن نا هشیار که به جان هم نشناخته انداخته است چند تن خواب آلود مشتی ناهموار چند تن نا هشیار چند تن خواب آلود
-
متن ترانه قطعه 9شبی تاریک در دشت تنها سفیر گلوله در جاده تنها نفیر باددر دور دست نور ستارهها به خاموشی میگرایدشبی تاریک میدانم بیداری و در بستر جوانیات پنهانی اشکهایت را پاک میکنیچقدر عمق چشمان شیرینت را دوست دارمچقدر دوست دارم و میخواهم چشمانت راشب تیره ما را از هم جدا میکند و میان ما دشتی تاریک و هولناک دامن گستردهتو را باور میکنم و همین باور در بارانی از گلولهها جانم را نجات بخشیدهدر این نبرد مرگ بار خوشحال و آرامم چون میدانم هر چه که مرا پیش آید تو با عشق استقبالم خواهی کرداز مرگ نمیحراسم بارها بس بسیار با او روبرو شدهام و اکنون نیز گویی برابرم میرقصد و میرقصدتو به انتظارم هستیهمسرم و در بستر جوانیات بیدار برای همین میدانم که هیچ اتفاقی هیچ اتفاقی برایم نخواهد افتادو برای همین میدانم که هیچ اتفاقی برایم نخواهد افتادشبی تاریک در دشت تنها سفیر گلوله در جاده تنها نفیر باد در دور دست نور ستارهها به خاموشی میگراید شبی تاریک میدانم بیداری و در بستر جوانیات پنهانی اشکهایت را پاک میکنی چقدر عمق چشمان شیرینت را دوست دارم چقدر دوست دارم و میخواهم چشمانت را شب تیره ما را از هم جدا میکند و میان ما دشتی تاریک و هولناک دامن گسترده تو را باور میکنم و همین باور در بارانی از گلولهها جانم را نجات بخشیده در این نبرد مرگ بار خوشحال و آرامم چون میدانم هر چه که مرا پیش آید تو با عشق استقبالم خواهی کرد از مرگ نمیحراسم بارها بس بسیار با او روبرو شدهام و اکنون نیز گویی برابرم میرقصد و میرقصد تو به انتظارم هستی همسرم و در بستر جوانیات بیدار برای همین میدانم که هیچ اتفاقی هیچ اتفاقی برایم نخواهد افتاد و برای همین میدانم که هیچ اتفاقی برایم نخواهد افتاد
-
متن ترانه قطعه 2هر چند ز کار خود خبر دار نیامبیهوده تماشاگر گلزار نیامدر حاشیهی کتاب بیکار نیاماگر چه در کار نیامامروز در این شهر چو من یاری نیآورده به بازار و خریداری نیآن کس که خریدار بدو رایم نیوان کس که بدو رای خریدارم نیهر چند ز کار خود خبر دار نیام بیهوده تماشاگر گلزار نیام در حاشیهی کتاب بیکار نیام اگر چه در کار نیام امروز در این شهر چو من یاری نی آورده به بازار و خریداری نی آن کس که خریدار بدو رایم نی وان کس که بدو رای خریدارم نی